دومین همایش ملی حوزه الزهرا شیراز بعد از همایش مدیریت معنوی ائمه اطهار با همکاری حوزه ریحانه النبی(س) و نهاد رهبری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشگاه شیراز ، با عنوان
همایش ملی زن و مدیریت معنوی بحران
برگزار میشود:
مزایا:
چاپ در مجله علمی پژوهشی
نمایه سازی در پایگاه های
isc
civlica
ثبت نام از طریق
پایگاه
وجودی از جنس اخلاص
در سال 1299 ه . ش ( یا به قولی 1307) از خانواده ای اصیل ، متدین و ثروتمند دختری چشم به آسمان دنیا گشود که در تقدیرش فراز و نشیب های درخشانی رقم خورده بود .
پدرش مرحوم « حاج محمد امین » از نوادگان مرحوم شیخ زین العابدین از واقفان بزرگ موقوفات فارس و مادرش « عفت الشریعه » از زنان با فضیلت و پاک دامن بود .
پدرش از ملاکین بنام شیراز و صاحب زمین های روستای شاه قطب الدین واقع در منطقه هربال بیضا بود که برای سرآوری کشاورزان روزانه با اسب به بیضا رفت و آمد می کرد اما متاسفانه در سنین جوانی در گذشت . آری سرکار خانم « سیمین تاج مویدی » به همراه دو برادر و سه خواهر در دامان مادر ، پرورش یافتند . ایشان از همان اوایل کودکی با شریعت و احکام محمدی و اهل بیت علیهم السلام آشنا شدند و عشق به اسلام و قرآن و خدمت به خلق را آموختند .
تحصیلات ابتداییشان را در خرداد 1314 در دبستان عفتیه و در سال 1318 دوران دبیرستان را در مدرسه شهدخت در شیراز به پایان رسانیدند . در هنر گلدوزی و ابریشم بافی مقام اول را کسب نمودند . و چندین سال در حوزه تعلیم و تربیت و تدریس در اداره فرهنگ زمان خود مشغول به کار شدند و در سال 1317 با اجرای قانون کشف حجاب توسط رضا شاه ، خود و خانواده شان با این قانون مبارزه کردند .
ایشان در سال 1326 ه . ش جهت ادامه تحصیلات عالی در رشته مامایی و زنان عازم کشور انگلستان ، شهر لندن شدند .
نقل شده قبل از سفرشان به لندن به پابوس امام رضا علیه السلام مشرف می شوند تا با توسل به امام هشتم علیه السلام ایمان و عصمت خود را در کشور کفر تضمین نمایند .
در مدت اقامتشان در لندن خاطرات جالب توجهی در دست است که حکایت از زاید الوصف ایشان دارد . از جمله اینکه خانم دکتر مویدی استادی آمریکایی داشتند که به علت مسلمان بودن خانم دکتر ، ایشان را تحت فشار قرار می دادند و اجازه سوال و جواب در کلاس را به ایشان نمی دادند . از قضا هنگام امتحانات پایان ترم ، خانم دکتر مریض می شوند و دانشگاه به هیچ عنوان رعایت حال ایشان را نمی کند و اصرار داشتند که امتحان را فقط یکبار برگزار می کنند .
خانم دکتر ، دلشکسته شروع به گریه کردن می کنند و با چشمانی اشکبار به حضرت مسیح علیه السلام متوسل می شوند و می گویند : « آقا من مسلمانم و در این کشور غریبم . شما به من کمک کنید ». خانم دکتر می گویند : در این هنگام در عالم رویا دیدم یک دایره نورانی سه بار از در آمد و از پنجره خارج شد . دایره ای که در آن حرفی شبیه Sنوشته بود . به کتابم مراجعه کردم و در قسمت S نوشته اصطلاحی پزشکی بود که معنای آن می شد : « تناسب سر بچه با لگن مادر » و من این مطلب را به طور کامل مطالعه کردم و نگاهی اجمالی نیز به سایر مباحث انداختم . فردا 15 سوال امتحان از این بخش بود و من قبول شدم .
خلاصه خانم دکتر در سال 1329 ه . ش علی رغم فراهم بودن موقعیت شغلی و همچنین ازدواج ، با پایان دوره تحصیل به ایران باز می گردند و در وزارت بهداری مشغول به کار می شوند و سال ها در مراکز درمانی از جمله درمانگاه نمازی ، شیرخوارگاه دولتی و سایر بیمارستان ها انجام وظایف می نمایند .
ایشان در سه راه نمازی ( مشهور به تکیه نواب ) در ساختمانی که برای مطب در نظر گرفته بودند نیز مشغوله به طبابت بودند . اما در واقع طبابت تنها بهانه ای کوچک برای اجرای اهداف بزرگتر بود . ایشان طبقه پایین همان ساختمان را به فعالیت های مذهبی اختصاص داده بودند و در حالی که نظام شاهنشاهی فعالیت های سیاسی و مذهبی را به شدت ممنوع کرده بود ، ایشان با تمام وجود در برابر فشارهای مامورین دولتی به خصوص استانداری وقت مقاومت می کردند و به برگزاری کلاس های روخوانی و تفسیر قرآن و … ادامه می دادند .
زنانی که برای درمان به مطب مراجعه می کردند گرایش بیشتری به حضور در این کلاس ها پیدا کرده بودند تا جایی که مطب ظرفیت حضور زنان مذهبی را نداشت و از طرفی اختلاط دختر و پسر در مدارس مانع رفتن دختران مذهبی به مدارس می شد بنابراین خانم مویدی ضرورت احداث مکان بزرگتر برای ادامه فعالیت ها و همچنین تاسیس دبیرستان را احساس کردند و از این جا بود که بنای مکتب الزهرا سلام الله علیها پایه ریزی شد و ایشان ساختمانی واقع در خیابان قاآنی شمالی را در سال 1343 به قیمت 100 هزار تومان خریداری کردند البته با توجه به اینکه این مبلغ در آن زمان زیاد بوده با کمک مالی مادرشان موفق به خرید این ملک می شوند و گویا قبل از خرید استخاره می گیرند و خوب می آید اما وقتی ابتدا می خواستند زمین روبه روی حوزه را بخرند پولشان نمی رسد و با ناراحتی روی سکویی کنار مکتب می نشیند و با خود می گویند استخاره که خوب آمد پس چرا نشد ؟ که در این هنگام بنگاه دار ساختمان کنونی مکتب را که صاحبش مرده بوده به ایشان پیشنهاد می کند و خانم دکتر آن را می خرند . اما لازم به ذکر است که آن موقع دو ساختمان روبه روی هم یعنی کلاس ها ، نبوده و پس از خرید با همت خانم مویدی ساخته می شود و در سال 1344 دبستان و دبیرستان مکتب الزهرا سلام الله علیها به همراه فعالیت های مذهبی دیگر افتتاح می گردد . استاندار وقت هنگامی که متوجه فعالیت های مذهبی و سیاسی این مکان می گردد محدودیت ها و فشارهای بسیاری را اعمال می کند از جمله 6 ماه تعطیلی مکتب اما با پیگیری مصرانه خانم مویدی فعالیت ها از سر گرفته می شود به طوری که روزی شخص استاندار به مکتب الزهرا سلام الله علیها آمده و ابراز داشتند : « خانم مویدی شما دکان جلوی دکان شاه زده اید شاه زنان را از چادر بیرون کرده ، شما زنان را چادری می کنید » اما این محدودیت ها توان مقابله با بلندای عزم ایشان را نداشت . البته موقعیت خانوادگی خانم دکتر نیز مانع از آن می شد که حکومت بتواند مکتب را تعطیل کند زیرا پسرخاله ایشان در وزارت آموزش و پرورش حضور داشت و پشتوانه ای برای ایشان بود و همین مسئله هم سبب شد ایشان مجوز تاسیس مدرسه را از آموزش و پرورش بگیرند . البته مدرسه کاملا غیردولتی بود .
و بلاخره پس از پیروزی انقلاب مردم مذهبی شهر تصمیم گرفتند مکتب الزهرا سلام الله علیها را که شاگردان آن اکنون از فعالان مذهبی و علمی نمونه شهر بودند به حوزه علمیه تبدیل شود و همان خانم هایی که قبل از انقلاب در دبیرستان مکتب الزهرا سلام الله علیها درس خوانده بودند و دروس دینی را با اساتیدی چون مرحوم ایت الله مجد الدین محلاتی ، جناب آقای حقیقت و جناب آقای سید محمد انجوی امیری گذرانده بودند . همان ها به عنوان اساتید مکتب انتخاب شدند و در سال 1368 مکتب الزهرا سلام الله علیها به مدیریت خانم دکتر مویدی تحت پوشش مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران واقع در قم قرار گرفت و در سال 1376 نیز به عنوان یکی از مدارس علمیه فعال ، مصوب گردید . و این ها تنها شمه کوچکی از زحمات بی دریغ سرکار خانم دکتر مویدی است که همه هستی خود را در طبق اخلاص گذاشت . ایشان تنها موسس مکتب الزهرا سلام الله علیها نبودند بلکه موقوفات دیگری نیز دارند از جمله مکتب الزینب در خیابان منوچهری ، مجتمع تالار محمدی واقع در خیابان منوچهری که ایشان شخصا بر ساخت نظارت داشتند و … بنابراین اگر در و دیوار این شهر هنوز رنگ و بوی دین و مذهب دارد مرهون خدمات بزرگانی چون ایشان است کسی که بزرگترین سرمایه خود را عشق به اهل بیت علیهم السلام بالاخص حضرت زهرا سلام الله علیها می دانست . یکی از اساتید می فرمودند هرگاه از ایشان طلب دعا می کردیم با کمال تواضع می فرمودند : « من از خود چیزی ندارم و کاری انجام نداده ام ( بلکه ) هر چه در دست من به صورت امانت بوده در راه خدا خرج کرده ام .»
بارها از مراکز مختلف جهت مصاحبه و تهیه گزارش از فعالیت های ایشان مراجعه می کردند اما ایشان هیچ گاه حاضر به مصاحبه نشدند .
از خصوصیت های بارز ایشان اهمیت زیاد به نماز اول وقت بود ، هرگز نماز شبشان ترک نمی شد و مرتب طلاب را به اخلاص دعوت می کردند . این سخن به کرات از ایشان شنیده شده : « با خدا معامله کنید تا هرگز دچار زیان نشوید . برای خدا درس بخوانید . برای خدا عمل کنید و برای خدا موعظه کنید . » و توصیه می کردند حتما به امر تبلیغ و تدریس بپردازید و تا ضرورت ایجاب نکرده وارد کارهای اجرایی نشوید . در سال های اولیه تاسیس حوزه ، بحثی از اعطاء مدرک به طلاب نبود لذا هرکس دروس دینی را دوست داشت و مایل به تزکیه روح بود وارد حوزه می شد و این علت فضای معنوی و اخلاص بیشتر حوزه در گذشته بود و دکتر مویدی به سبب تزکیه و مناعت طبع و ساده زیستی الگوی خوبی برای طلاب بودند .
خانم دکتر وقتی برگ های درخت می ریخت می فرمودند : « این ها را خشک کنید تا به عنوان کود استفاده شود » و دوباره آن برگ ها را پای درخت می ریختند . نسترن های حیاط را می چیدند و با آن ها عرق می گرفتند ، نارنج ها را می چیدند و جهت هزینه حوزه به کباب فروشی ها می فروختند .
این طور نقل می کنند که جو فضای معنوی آن زمان بی مثال بود .
هر روز در سالن ، زمان صبحگاه ، صبح طلاب با دعا و زیارت و مناجات خواندن توسط خانم دکتر و همچنین ایراد موعظه شروع می شد . ایشان فقط برای طلاب برنامه نداشتند بلکه برای مردم نیز برنامه های مذهبی داشتند از جمله دعای کمیل و ندبه هر هفته .
مراسم با شکوه شب های قدر و میلاد ها و شهادت ها با حضور آحاد مردم برگزار می شد . صبح های ماه رمضان پس از اینکه طلاب به کلاس می رفتند ایشان با زنان هم سن و سال خودشان کلاس ختم قرآن داشتند .
و حال که ایشان به علت کهولت سن در بستر هستند این امانت بزرگ به دست ما سپرده شده و این وظیفه ماست که برای رسیدن به اهدافی که زحمت های زیادی برای آن کشیده شده از تلاش مجدانه غافل نشویم و در آخر توفیقات روز افزون بانوی مکتب الزهرا سلام الله علیها را از خداوند خواستاریم .
در آخر توفیقات روزافزون بانوی مکتب الزهرا سلام الله علیها را از خداوند خواستاریم .
با تشکر از اساتید محترمی که ما را در تهیه این مطلب یاری فرمودند .
والسلام
به شهر ما بانویی نکوکار وجودش جمله علم و دین و ایثار
بود از خاندان بس گرامی زلال و صادق از فضل الهی
سیمین تاج موید نام خویش به شرت « ی » بیفزایی فروغش
خلوص خدمتش ورد زبان شد به درمان گروه بانوان شد
برای نشر اسلام او ، به آغاز دو بال علم و ایمانش به پرواز
همه عمرش به خدمت در ره خلق به اخلاص در رضای حی مطلق
وجودش شد همه باران رحمت ز راه انبیاء و راه فطرت
گشود او مکتبی با نام زهرا سلام الله علیه همه درس ادب ، فرهنگ تقوی
که نیم قرن تاکنون از آن گذشته چه زیبا جهل نسوان را شکسته
تحول یافت شیراز شهر عرفان حضور این گروه اهل ایمان
توانش جمله در راه خدا داد به خدمت بهر دین مصطفی داد
همه بند و همه زنجیر بگسست به فیض خدمت خلق در خدا جست