بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند.
بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند
شهادت امام صادق علیه السلام تسلیت باد
عملیات مرصاد آخرین عملیات هشت سال دفاع مقدس بود و پایانی افتخارآفرین برای هشت سال مقاومت ملت غیور ایران و سقوطی جاویدان را برای منافقین رقم زد.
در دومین روز مرداد ماه سال ۱۳۶۷، منافقین کوردل با همکاری و پشتیبانی حزب بعث و نیروی هوایی ارتش عراق، عملیات سه روزه ای را علیه ملت ایران و برای فتح تهران با عنوان “فروغ جاویدان” از مرز خسروی آغاز کردند.
در این عملیات در ابتدا نیروهای ویژه بعثی که از قبل خطوط مرزی را شکسته و تا سرپل ذهاب پیشروی کرده بودند، متعهد شدند از طریق توپخانه و بمباران هوایی منافقین را تا رسیدن به مقصود پشتیبانی کند.
نیروهای مهاجم منافق با استعداد حدود پنج هزار نیروی مسلح در قالب ۳۲ تیپ که هر تیپ با ۱۵۰ نفر تدارک دیده شده بود، در این روز حمله به مرزهای ایران را جهت به اصطلاح فتح سه روزه تهران از مرز خسروی آغاز کردند.
در پی این حمله نیروهای مهاجم در ساعت ۱۴و ۳۰ دقیقه سوم مرداد شهر سرپل ذهاب و در ساعت ۱۸ شهر کرند غرب و شهر اسلام آباد را در ساعت ۲۰ تصرف کردند سپس حرکت سریع به سمت کرمانشاه را آغاز کرده تا به گردنه چهارزبر یا همان تنگه مرصاد رسیدند.
پس از کسب اطلاع دقیق از حضور گروهک نفاق که ۱۵۰ کیلومتر وارد خاک ایران اسلامی شده بودند فراخوان صورت گرفت و بخشی از نیروهای درگیر در مرز جنوب و غرب در داخل کشور در کرمانشاه تجمع کردند.
پیشروی منافقین تنها تا تنگه چهارزبر بیشتر ادامه نداشت و رزمندگان دلاور و مردم غیور ایران اسلامی به ویژه خطه مرزنشین کرمانشاه همچون سدی در این تنگه به کمین نشستند تا عملیات فروغ جاویدان منافقین را برای همیشه به سقوط و شکستی جاویدان برای آنها تبدیل کنند.
همزمان با حرکات مذبوحانه منافقین در جلسه ای که در شورای عالی دفاع در شهر کرمانشاه تشکیل شد، تنگه چهارزبر در ۳۴ کیلومتری کرمانشاه بدلیل دارا بودن شیارها و ارتفاعات مناسب، بهترین نقطه برای جلوگیری از حرکت و اضمحلال منافقین مسلح شناخته شد و این تنگه به عنوان خط اصلی پدافند انتخاب و تقویت شود.
بلافاصله پس از جلسه لشکر ۸۱ زرهی در تنگه مستقر و با الحاق نیروهای لشکر ۳۲ انصارالحسین (ع) و ۲۷ محمد رسول الله (ص) از سپاه پاسداران، ستون نفاق در دشت حسن آباد زمینگیر شدند.
سپس فرمان عملیات مرصاد با رمز “یا علی ابن ابیطالب” صادر شد، براین اساس یک ستون به طول چهار کیلومتر مسلح به توپ، تانک، نفربر، تفنگ ۱۰۶، خودروهای سنگین حامل مهمات و سایر ادوات نظامی و لجستیکی، جاده دشت حسن آباد را پوشانده بودند که ناگهان صدای غرورآفرین بالگردهای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در فضا طنین انداز شد.
بمباران هوایی خلبانان نیروی هوایی چنان دقیق و موثر صورت گرفت که تمام سازمان نظامی منافقین از هم فروپاشید و چند لحظه بعد، بالگردهای کبری هوانیروز از چپ و راست، انبوه نفرات و تجهیزات دشمن را مورد حمله قرار دادند.
عملیات غرورآفرین مرصاد تا دو روز بعد ادامه یافت تا اینکه منطقه به کلی از لوث وجود منافقین پاکسازی شد و بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر از آنان به هلاکت رسیده و بیش از ۴۰۰ دستگاه خودرو، نفربر و تانک آنها منهدم شد و برگ زرین دیگری در تاریخ حماسی هشت سال دفاع مقدس به ثبت رسید.
این عملیات موجب انهدام تمام توان نظامی منافقین شد و تنگه چهارزبر که شهادتگاه برترین فرزندان این مرز و بوم بود ” تنگه مرصاد ” یا کمینگاه نامیده شد.
رژیم عراق نیز با شکست مفتضحانه در این عملیات سرانجام در ۱۵ مرداد ماه سال ۶۷ طی نامه ای به دبیرکل سازمان ملل تمامی شرایط قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته و تسلیم شد.
بدین ترتیب بود که با عنایت الهی و حماسه آفرینیهای رزمندگان غیور اسلام و مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی، پیروزی قاطع و ظفرمندانه ایران در نبرد هشت ساله با رژیم بعثی عراق برای جهانیان به اثبات رسید.
اکنون با گذشت سالها از آن حماسه ماندگار وقتی در جاده کرمانشاه - اسلام آباد سفر می کنید در کیلومتر ۳۴ جاده، در محل تنگه چهارزبر، یادمان شهدای عملیات مرصاد، یادگاری از شهید بزرگوار امیر سپهبد علی صیاد شیرازی احداث شده و یادآور ایثارگریهای فرزندان این ملت در نبرد با منافقین کوردل است.
عملیات پیروزمندانه “مرصاد ” به عنوان یکصد و چهارمین عملیات انجام شده در طول هشت سال دفاع مقدس و هفتادمین عملیات آفندی رزمندگان غیور ارتش اسلام از نظر طراحی، تاکتیک رزمی است و از نظر اجرا نیز میتوان آن را آخرین عملیات بزرگ و پیروزمندانه در جنگ تحمیلی قلمداد کرد.
امر به معروف و نهی از منکر به طور مستقیم با دین و دنیا و آبروی افراد در ارتباط است و لذا از حساسیت ویژه ای برخوردار می باشد. همان گونه که رها کردن این واجب الهی، هلاکت بار و خطر آفرین است، اجرای آن نیز بدون رعایت حدود و توجه به شرایط و مراتب و روحیات و ظرفیت افراد، زیان بار خواهد بود.
در قرآن کریم و سیره عملی بزرگان دین و سخنان آنان، نکات بسیار مهم و ارزش مندی وجود دارد که می توان از آنها برای انتخاب روش های صحیح امر به معروف و نهی از منکر مدد گرفت. در این قسمت به برخی از این نکات اشاره می کنیم.
1 توجه به ظرفیت ها
یکی از شیعیان می گوید: در حضور امام صادق (ع) در باره عده ای سخن به میان آمد. من به امام عرض کردم: ما از آنان بیزاریم، زیرا آنان به آنچه ما قائلیم، قائل نیستند. امام فرمود: با این که آنان دوستدار ما هستند اما به آنچه شما قائل هستید، قائل نیستند، شما از آنان بیزارید؟! گفتم: آری. امام فرمود: اگر چنین است ما نیز از مزایایی برخورداریم که شما از آنها بی بهره اید، در این صورت آیا ما هم باید از شما بیزاری بجوییم!؟ با آنها دوستی کنید و از آنها بیزاری مجویید، زیرا بعضی از مسلمانان از اسلام یک سهم و بعضی دو سهم… و بعضی هفت سهم دارند… سزاوار نیست بر دوش آن که از اسلام یک سهم دارد به اندازه آن که دو سهم دارد، بار بگذاریم… . 23
از این داستان، دو نکته مهم به دست می آید:
1.ما نمی توانیم فردی را به دلیل پایین بودن درجه ایمانش در انزوا قرار دهیم و با او معاشرت نکنیم.
2. از هر کسی باید متناسب با درجه ایمانش انتظار داشته باشیم و بیشتر از آن بر او تحمیل نکنیم.
علاوه بر ایمان، توجه به روحیات، قدرت تحمل و میزان شوق و ذوق و حوصله افراد، در دعوت به خوبی ها و یا دور کردن از زشتی ها مهم است. ممکن است افراد سالخورده قدرت تحمل یک یا دو ساعت سخنرانی یا پند و اندرز را داشته باشند، اما نوجوانان چنین تحملی را ندارند. در روایتی آمده است: مردی به پیامبر اکرم(ص) عرض کرد: ای رسول خدا! امام جماعت ما آن قدر نماز را طول می دهد که به سختی می توانم نماز را بخوانم. پیامبر(ص) آن روز با حالتی عصبانی در موعظه ای فرمود: ای مردم! شم، دیگر مردمان را فراری می دهید. هر کس با مردم نماز می خواند باید نماز را مختصر برگزار کند که در میان آنان مریض و ناتوان و کسی هست که به دنبال کاری است. 24
2 بهره گیری از روش های غیر مستقیم
بعضی افراد تحمل شنیدن اندرزها و یا انتقادهای مستقیم را ندارند، از این رو باید برای اصلاح رفتار آنان از روش غیر مستقیم استفاده کرد.
استاد شهید مرتضی مطهری(ره) در این باره می فرماید: (برای روش غیر مستقیم، حدیث معروفی را برای شما ذکر می کنم، ببینید این روش چقدر مؤثر است. امام حسن و امام حسین^ در حالی که هر دو طفل بودند، به پیر مردی که در حال وضو گرفتن بود، برخورد می کنند، متوجه می شوند که وضوی او باطل است. این دو آقازاده که به رسم اسلام و رسوم روان شناسی آگاه بودند، فوراً متوجه شدند که از یک طرف باید پیرمرد را آگاه کنند که وضویش باطل است و از طرف دیگر اگر مستقیماً به او بگویند آقا وضوی تو باطل است، شخصیتش جریحه دار می شود، ناراحت می شود، اولین عکس العملی که نشان می دهد این است که می گوید: نخیر، همین طور درست است، هر چه بگویی گوش نمی کند، بنابر این جلو رفتند و گفتند: ما هر دو می خواهیم در حضور شما وضو بگیریم، ببینید کدام یک از ما بهتر وضو می گیریم… .
امام حسن(ع) یک وضوی کامل در حضور او گرفت، بعد هم امام حسین(ع). تازه پیر مرد متوجه شد که وضوی خودش نادرست بوده. بعد گفت: وضوی هر دوی شما درست است، وضوی من خراب بود. این طور از طرف اعتراف می گیرند. حالا اگر در این جا فوراً [ و به طور مستقیم ] می گفتند: پیرمرد! خجالت نمی کشی با این ریش سفیدت هنوز وضو گرفتن را بلد نیستی؟! مرده شور ترکیبت را ببرد، او از نماز خواندن هم بیزار می شد. )25
ایشان در چگونگی بهره گیری از این روش می فرماید: (اگر می خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف بکنید، یکی از راه های آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. )26
(این یک غفلت عظیم و اشتباه بزرگی است امروز در اجتماع ما که برای گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله و خلاصه برای زبان و مظاهر زبان، بیش از اندازه انتظار داریم… و می خواهیم تنها با زبان و گوش همه کارها را انجام دهیم و انجام نمی شود، ناراحت می شویم و ناله و فغان می کنیم و می گوییم:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است;
این شعر برای ما در همه زمان ها صادق بوده و هست. فکر نمی کنیم که ما اشتباه می کنیم، ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم… ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند، یک مقداری هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم. )27 سعدی می گوید:
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند
* * *
عالم آن کس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود نکند
البته بهره گیری از روش غیر مستقیم شکل دیگری نیز دارد و آن این که با بهره گیری از امکانات و ابزار فرهنگی جدید، از جمله نرم افزارهای آموزشی برای همه گروه های سنی، به فرهنگ سازی بپردازیم و جامعه را به سوی افکار و اخلاق پسندیده سوق دهیم که باید در جای خود از آن بحث کرد.
3 ریشه یابی و درمان
هر خطا و اشتباهی که از دیگران سر می زند، ریشه و عاملی دارد; به عنوان مثال گاهی عامل گناه، ریشه روانی دارد; مانند کمبود محبت، و گاهی عامل گناه، به مسائل اجتماعی برمی گردد; مانند: بیکاری. در این صورت، مبارزه اساسی با انحرافات ناشی از این گونه عوامل، در گرو مبارزه با ریشه هاست; یعنی تأمین محبت و نیاز عاطفی برای عامل روانی، یا ایجاد اشتغال برای عامل اجتماعی.
یکی از اصحاب پیامبر(ص) می گوید: (ما و پیامبر اکرم (ص) در مسجد بودیم که یک اعرابی (فرد ناآشنا به دستورات دین) داخل مسجد شد و مشغول ادرار گردید. اصحاب پیامبر(ص) بر آشفتند و او را از این کار منع کردند. پیامبر(ص) فرمود: با او کاری نداشته باشید. آنان او را رها کردند. آن گاه پیامبر(ص) او را نزد خود خواند و فرمود: مساجد نه محل ادرار است و نه محل کثافات دیگر; بلکه جایگاه ذکر خداوند بزرگ و نماز و قرائت قرآن است. )28
استاد شهید مرتضی مطهری(ره) به نقل از روزنامه ای می نویسد:
(در چندین سال پیش، در یکی از شهرهای کوچک، واقع در ایالت فیلادلفی( آمریکا) زن ها مبتلا به قمار بازی شده بودند. ابتدا کشیش ها و روزنامه نویس ها و خطبا و فصحا تا می توانستند راجع به بدی قمار خصوصاً برای زن ها گفتند و نوشتند، ولی مثل همین حرف های خودمانی مانند گردو روی گنبد، سُر خورد و پایین افتاد و به جایی نرسید. تا آن که شهردار محل به فکر افتاد یکی دو تا باشگاه و نمایشگاه هنری زنانه دایر کند و سرگرمی های مناسب در آن جا فراهم نماید; از قبیل نمایش بچه های چاق و تندرست و جایزه دادن به مادران کاردان و از قبیل کارهای دستی و غیره که هر کدام برنامه و ترتیب خاصی داشت و مردم را سر ذوق می آورد، دو سه سالی از این جریان گذشت که زن های آن شهر به کلی قمار را فراموش کردند. )29
4 بهره گیری از فرصت
ممکن است برخی افراد به راحتی زیر بار حرف حق نروند و به اصلاح رفتار خود نپردازند. برخورد مناسب با چنین افرادی، بهره گیری از فرصت های طلایی است.
قرآن مجید داستان باغ پر میوه و زیبایی را نقل می کند که در اختیار پیرمرد مؤمنی بود. او به قدر نیاز از آن برمی گرفت و بقیه را به نیازمندان می داد. هنگامی که چشم از دنیا پوشید، فرزندانش گفتند: ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم و مستمندان را محروم ساختند. در بین آنها برادر مؤمنی بود که برادران دیگر را از بخل ورزیدن و چنین کار زشتی باز می داشت، اما کسی به حرفش گوش نمی داد.
پس از این تصمیم، شب هنگام که همه آنها در خواب بودند، بلایی فراگیر از ناحیه پروردگار بر باغ فرود آمد و آتش سوزان، آن باغ خرم و سرسبز را به مشتی خاکستر تبدیل کرد. صبحگاهان به یکدیگر گفتند: اگر می خواهید میوه بچینید، به سوی باغ حرکت کنید، مبادا کسی سخنشان را بشنود و از تصمیمشان با خبر شود.
هنگامی که به باغ رسیدند، چنان وضعی بود که گفتند: این باغ ما نیست، ما راه را گم کرده ایم. در این میان آن برادر مؤمن با قدی سرفراز و زبانی گشوده و منطقی قوی، آنان را زیر رگبار ملامت قرار داده و گفت: آیا به شما نگفتم خدا را به عظمت یاد کنید و از مخالفت او بپرهیزید، شکر نعمت او را به جا آورید و نیازمندان را از اموال خود بهره مند سازید.30
5 اقدام همگانی
کار فردی در امر به معروف و نهی از منکر، چندان مفید نیست. همان طور که اگر آب تصفیه شده و پاک را بار دیگر در جویباران رها کنیم، آلوده می شود، محیط اجتماع نیز اگر نورانی نباشد و در برابر آلودگی ها عکس العمل نشان ندهد و یا افراد آلوده و فاسد مورد تشویق قرار گیرند، مبارزه با بی بند و باری ها بسیار مشکل خواهد بود.
استاد شهید مرتضی مطهری(ره) می فرماید:
باید به این نکته توجه کنیم که عمل فردی، چندان مفید نیست، آن هم در دنیای فعلی. مشکلی که امروزه در زندگی اجتماعی ما هست این است که افراد اهل عمل توجهی به عمل اجتماعی ندارند و به اصطلاح، (تک رو) هستند; در حالی که از عمل فردی کاری ساخته نیست، از فکر فردی کاری ساخته نیست، از تصمیم فردی کاری ساخته نیست، همکاری و همفکری و مشارکت لازم است. 31
6 برخورد دور از تبعیض
نکته مهمی که باید در اجرای امر به معروف و نهی از منکر مورد توجه قرار گیرد، برخورد عادلانه و به دور از تبعیض، با فسادها و خلاف کاری هاست. در عرصه مبارزه با متخلّف، زد و بنده، ملاحظات سیاسی، قومی و منطقه ای، این که فلانی دوست من است یا فلانی وابسته به فلان شخصیت است و نباید با او برخورد کرد و نظایر آن، عامل بی اعتمادی، جری شدن خلاف کاران و در نتیجه دور شدن از هدف های عالی امر به معروف و نهی از منکر است.
7 نرم خویی و مهرورزی
امر به معروف و نهی از منکر، موضوعی بسیار حساس است و باید با مهر و عطوفت و انتخاب بهترین روش های اخلاقی همراه گردد. خدای بزرگ به حضرت موسی(ع) و هارون می گوید: (نزد فرعون [که ادعای خدایی کرده است ] بروید و با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد یا بترسد. )32
همچنین خطاب به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: (ای پیامبر به خاطر برخورداری از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند. )33
داد و فریاد راه انداختن، بد زبانی کردن، کتک زدن و تند خویی نمودن در برابر گناه کار با چنین وظیفه ای که از روی عشق به انسانیت و زندگی انجام می گیرد، سازگار نیست و جز نفرت و عکس العمل شدید طرف مقابل نتیجه ای نخواهد داشت.
8 امر به معروف و نهی از منکر با رعایت حقوق
هر چند امر به معروف و نهی از منکر بسیار مهم است، اما نباید در مراحل مختلف آن، حقوق مسلمانان را نادیده گرفت و شخصیت و آبرویشان را مخدوش ساخت و لذا اجازه تجسّس و پرده دری و پی جویی گناهان پنهان که در خلوت انجام می شود، به بهانه امر به معروف و نهی از منکر به کسی داده نشده است.
در تاریخ آورده اند: شبی از شب ها خلیفه دوم مشغول گشت زنی در کوچه ها و گذرها بود، به خانه ای رسید که صدای آواز از آن شنیده می شد. چون در بسته بود، خود را از دیوار بالا کشید و وارد خانه شد. گفت: ای دشمن خدا! پنداشتی خداوند چنین گناهی را بر تو می پوشاند؟ آن مرد گفت: تند مرو، اگر من گناهی کرده ام، تو مرتکب سه گناه شده ای! پرسید: کدام گناه؟
گفت: اول آن که، خداوند متعال می فرماید: (تجسس نکنید)34 و تو کرده ای; دوم آن که، خداوند می فرماید: (از درها وارد خانه ها شوید)35 و تو از پشت بام وارد شده ای ; سوم آن که، می فرماید: (ای کسانی که ایمان آورده اید، به خانه هایی جز خانه خود وارد نشوید، مگر این که آشنایی دهید و اجازه بگیرید و بر اهل آن سلام کنید)36 و تو بی اجازه و بی سلام وارد خانه دیگران شده ای. 37
خلیفه گفت: اگر از تو بگذرم، راه خیری هست؟ گفت: آری. سپس خلیفه او را بخشید و از خانه خارج شد و او را به حال خود رها کرد.
البته در این جا باید یاد آور شویم کارهای خلافی که باندهای خلاف کار در مخفی گاه ها و لانه های فساد برای انحراف جوانان و به دام انداختن افراد ساده و ضعیف و مبارزه با حکومت حق انجام می دهند، جرمی است اجتماعی و نه شخصی; از این رو حق برخورد قانونی با رعایت مقررات برای دستگاه های قضایی محفوظ است.
در اجرای هر چه بهتر امر به معروف و نهی از منکر، نکات مهم دیگری وجود دارد; مانند:
بازگو کردن خوبی های افراد در هنگام نهی از منکر یا تشویق عاملان به معروف، مخفیانه بودن امر و نهی، بهره گیری از روش سکوت و نادیده گرفتن لغزش ها در بعضی اوقات، خودداری از نهی از منکر به هنگام خشم و … که برای پرهیز از طولانی شدن بحث، به همین مقدار بسنده می کنیم.
پی نوشت ها:
23 وسائل الشیعه، ج 11، ص 427.
24 صحیح بخاری، ج 1، ص 31.
25 حماسه حسینی، همان، ص 99 100.
26 همان، ص 106.
27 مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 6768.
28 صحیح مسلم، ج 1، ص 163.
29 ده گفتار، ص 69.
30 داستان این واقعه در آیات 17 تا 33 سوره (قلم) و تفسیر نمونه، ج 24 آورده شده است.
31 برگرفته از: ده گفتار، ص 68.
32 طه(20) آیه 44.
33 آل عمران(3) آیه 159.
34 حجرات (49) آیه 12.
35 بقره (2) آیه 159.
36 نور(24) آیه 27.
37 کنزل العمال، ج 3، ص 808، حدیث 8827.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه
مسجد میعادگاه عابد و معبود و تجلی گاه حبیب و محبوب است، خاک مسجد بهترین خاک و زمین مسجد بهترین زمین هاست و او که مسجد می سازد آن چنان مورد عنایت خدا واقع می شود که خدای مهربان، مرض و ناراحتی را از او بر می دارد و اگر چه آن مسجد کوچک باشد خدا در مقابلش خانه ای بهشتی عطا کند.
مسجد خانه هر شخص پرهیزکاری است و قلبش با این خانه عجین شده و هرگاه از آن بیرون رود دلش پیوسته آنجاست تا به آن برگردد.
با تمام این توصیفات یکی دیگر از وارونه های آخر الزمان کم توجهی مردم مسلمان به مساجد است، در حالیکه پیامبر اکرم(ص) در زمان حیات خویش به این موضوع اشاره کرده و به مسلمانان هشدار داده اند که؛ مبادا مساجد را غریب بگذارند به طوریکه در روز قیامت مساجد از آنان شکایت نمایند.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
مساجد آنها، ظاهری آباد (و زیبا) دارد، ولی از نظر هدایتگری خراب است. ساکنان و بانیان آنها، بدترین مردم روی زمین اند، فتنه از آنها صادر می شود و معصیت به سمت آنها می آید. هر کس گناه نکند او را به سوی گناه می کشانند و هر کس عقب بیفتد، او را به سوی کاروان گناه می برند… خداوند متعال درباره آنها فرموده: «به خودم سوگند، فتنه ای بر آنها می فرستم که بردبارانشان در آن سرگردان باشند.
همچنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند.
«یمرالرجل بالمسجد فلایصلی فیه رکعتین … مرد، وارد مسجد می شود و در آن جا دو رکعت نماز نمی خواند.»
مساجد با اذان آباد است اما دلهایشان از ایمان تهی می گردد، مسجدها آذین بسته می شود و مناره ها بلند گردد… و این نشان دیگری از غربت دین در آخر الزمان است.
یکی از وارونه های دیگر آخر الزمان آزین بندی و تزیین بیش از حد مساجد و چسباندن پوستر و عکس و منقش کاری دیوارها می باشد که این کارها مورد تایید خاندان عصمت و طهارت نبوده و بلکه به فتوای همه مراجع تقلید چسباندن عکس و تصویر در مساجد کراهت دارد و به فتوای برخی از علما نقش تصاویر ذی روح در مساجد حرام است.
پیامبر اکرم اسلام (ص) در این زمینه می فرمایند:
«مسجدهای آن زمان آباد و زیباست؛ ولی از هدایت و ارشاد در آن خبری نیست»
مساجد را مکانی برای مجالس طعام و غذا قرار می دهند و حتی در آن ها موسیقی نیز
می نوازند، ولی کسی آنها را از این کار منع نمی کند.
پیامبر اکرم (ص) در بخش دیگری از پیشگوئیهای خود در مورد آخر الزمان فرموده اند:
«و یضربون فی المساجد بالعیدان و المزامیر ینکر علیهم احد؛ در آخر الزمان در مساجد نی وبربط زنند و کسی به آنها اعتراض نکند»
صف های جماعت را کسانی تشکیل می دهند که خوف خدا را بر دل ندارند و برای غیبت کردن در آنجا جمع می شوند و در جمعشان صحبت از دنیا و حب آن می باشد. چیزهای حرامی چون شراب را برای یکدیگر توصیف می کنند به طوریکه گاهی امام جماعت در حال مستی و
بی شعوری نماز می گزارد ولی چون مردم از او می ترسند او را به خود وا می گزارند و اکراهش
می کنند و نه تنها او را عقوبت نمی کنند بلکه بعد هم برای این حالتش عذر می سازند.
امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرمایند:
و رأیت المساجد محتشیه بمن لایخاف الله، یجمتعون فیها للغیبه و اکل لحوم اهل الحق و یتواصفون فیها الشراب المسکر؛ مساجد را می بینی که از کسانی پر شده که از خدا نمی هراسند، در مساجد برای غیبت کردن، و خوردن گوشت اهل حق گرد می آیند، در مساجد از وصف مشروبات و مسکرات با یکدیگر سخن می گویند.
حضرت علی علیه السلام نیز در بیان توصیف اهالی مسجد در آخر الزمان می فرمایند:
«… زمانی که … نماز از مساجد برداشته شود و مساجد، مجالس یاغیان قرار گیرد و صورت آنها صورت انسان، ولی قلب هایشان، قلب های شیطانی است.»
پیداست که حضور در چنین مساجدی که حال اهلش این است و رفتن به چنین مساجدی در صورتی که به گمراهی آنها آگاه باشیم کفر به خداوند است.
منابع:
- کامل سلیمان، روزگار رهایی، ص 558.
- همان، ص 554.
- محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ص 190.
- ابوالفضل سبزی اراکی، وارونه ها و خرافات در آخر الزمان، ص 293.
- محمدباقر مجلسی، همان، ص 259.
- کامل سلیمان، همان، ص 559.
برگرفته ازتحقیق پایانی ویژگی های آخر الزمان- نوشته سمیه رضا زادگان
ضرورت تشکیل حکومت اسلامی
لزوم و ضرورت تشکیل حکومت برای جوامع بشری مورد پذیرش همه مکاتب فکری در طول تاریخ اندیشه بشری بوده است. از آرمان شهرهای افلاطون و ارسطو و مدینه فاضله فارابی گرفته تا
حکومت هایی که به نام دین در مسیحیت برپا شد و تا استقرار حکومت اسلامی در مدینه النبی همه و همه شاهد صادقی برای اثبات لزوم و مطلوبیت حکومت در اندیشه بشری است.
پژوهش های تاریخی و جامعه شناسی نشان می¬دهد که حتی در جوامع ابتدایی بشری، مقررات خاصی تحت نظر یک یا چند مسئول وجود داشته است. به سختی می¬توان زمان پیدایش حکومت یا دولت در جامعه اسلامی را پیدا و مشخص کرد.
از نظر ارسطو بدون دولت دستیابی به سعادت میسور نیست.
سخن مولا علی بر همین ضرورت دلالت دارد: «لا بر للناس من امیر برٍ أو فاجرٍ.» از نظر ابن خلدون (وفات 808ق)، وجود دولت و حکومت، پدیدۀ اجتناب ناپذیری است.
تعریف ساده حکومت این است، دستگاهی که بر روابط اجتماعی یک جامعه اشراف دارد و تلاش می¬کند با استفاده از نیروها و قوانینی که در اختیار دارد مردم را جهت دهد، این اشراف و تلاش و جهت دهی یک نوع تصرف و مداخله است و یک مبنا و ملاک حقانیت و مشروعیت می¬خواهد، فلاسفه سیاسی و حقوق دانان اجتماعی هرکدام، راجع به مبنای مشروعیت و حقانیت، نظریه هایی داده اند از جمله:
1- هرکس که قدرت فیزیکی و بدنی و فکری و ذهنی برتری داشته باشد حق حکومت بر دیگران را دارد؛
2- تعلق به نژاد و تیره و یا قوم خاص ملاک برتری و حق حاکمیت است؛
3- هرکس به هر نوعی که قدرت نظامی را برعهده گیرد و با قهر و غلبه بر دیگران مسلط شود، حاکم، مطاع و مشروع است؛
4- به شخص یا گروهی که مردم رأی دهند، حقانیت و مشروعیت برای حکومت پیدا می¬کند؛
در طول تاریخ بشر حکومت های مختلفی پدید آمده است که در یک تقسیم بندی می¬توان آن ها را به حکومت های دینی و غیردینی تقسیم کرد. چنانچه حکومت های دینی نیز به دینی خالص و صالح و دینی غیرخالص و ناصالح تقسیم می¬شود. حکومت پیامبران و اوصیا و مؤمنان صالح از قسم اول و حکومت هایی که به نام و شعار دین تشکیل شده ولی بدون تعهد و تقید عملی به احکام دینی بودند از قسم دوم هستند مانند حکومت های بنی امیه- بنی عباس و … که در این جا حکومت دینی صالح خالص مورد بحث است نه حکومت هایی که صرفاً ادعای دینی بودن را داشته یا دارند.
بحث حکومت دینی مبتنی بر نفی نظرات بالا و تقریر این نظر است که حکومت و مشروعیت، حق قانونی و ذاتی هیچ فرد و گروهی نیست، چون همۀ انسان ها در این امر با هم مساوی اند، همه مملوک و مخلوق خداوندند. حق حاکمیت و تصرف و دخالت برای موجودی ثابت است که او مالک و خالق است. از این اندیشه به خاستگاه الهی حاکمیت و حکومت تعبیر می¬شود و شاید بتوان گفت که کهن ترین اندیشه ها باشد که معتقد است «دولت و حکومت آفریده خداست». حکما و جامعه شناسان و صاحب نظران اسلام نیز بر الهی بودن حاکمیت و حکومت تصریح دارند.
از نظر قرآن منشأ حاکمیت و ولایت خداوند است. تنها خداوند، خالق، مالک، ولی و ربّ است. برهمین اساس هرگونه حاکمیت و ولایت غیرخدا باطل و مطرود است و حکومت مشروع و حق، حکومتی است که به اذن خدا و رضای خدا باشد.
از آن جا که جهان طبیعت و عالم ماده، قابلیت حضور مباشری خداوند را ندارد، خدای حکیم و لطیف و علیم، موهبت حکومت خود را بر بندگان برگزیده خود چون انبیاء و امامان داده است تا آنان به اذن او و در طول حاکمیت او بر بندگان حکومت کنند و آنان را به سعادت و کمال برسانند. «يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ.»
ممکن است کسی ادعا کند، اصولاً امور سیاست و حکومت و اداره جامعه از اهداف و برنامه های دین نیست و دین مربوط به امور معنوی، فردی و عبادی است نه امور مادی، دنیایی، اجتماعی- دین کار روح و روان را عهده دار است و کار جسم و دنیا و حکومت به عهده عقل و سیاست مداران است و چه بسا استدلال آورده اند که دین نهاد مقدس است و سیاست و حکومت امری نامقدس.
و گاهی در ردّ حکومت دینی و حکومت اسلامی گفته می¬شود که تشکیل حکومت توسط رسول خدا یک امر اتفاقی و از روی ناچار بوده است، یعنی پیامبر وارد مدینه شد که حکومتی نداشت و از طرفی با تهاجم کفار و قریش مواجه بود لذا نظام و سیستمی تشکیل داد تا هم خلأ قدرت در مدینه پر شود هم در برابر دشمنان صف آرایی کند اگر این دو نیاز و ضرورت نمی¬بود حکومتی هم تشکیل نمی¬شد. بر اساس این طرز فکر لزوم حکومت اسلامی منتفی می¬شود و حکومت ائمه ، حکومت مهدویت و حکومت ولایت فقیه بدون اصل و ریشه می¬شود چون منشأ و سرچشمه برای آن باقی نمی¬ماند.
منابع:
- رحیم، لطفی، مهدویت حکومت دینی و دموکراسی، قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود ، 1382، ص 33.
- نهج البلاغه، خطبه 45.
- رحیم، لطفی، همان کتاب، ص 37.
- همان، ص 19.
- همان، ص 38.
- شوری (42)، آیه 9.
- سجده (32)، آیه 4/ یوسف (12) آیه 102/ آل عمران (3) آیه 26/ ناس (114) آیه 3-1.
- بقره (2)، آیه 247/ نساء (4)، آیه 54/ مائده (5)، آیه 2.
- رحیم، لطفی، همان کتاب، ص 40.
- ص (28)، آیه 26.
- رحیم، لطفی، همان، کتاب، ص 41.
- همان کتاب، ص 42-41.
برگرفته از تحقیق پایانی شاخصه های عدالت اجتماعی در حکومت مهدوی- صغری عباسی