درخاطرات علامه امینی نگاشته اند که ایشان برای نگاشتن کتاب الغدیر به دنبال کتابی بودندودر هیچ کتابخانه ای آن را نیافتند.عاقبت باخبر شدندکه آن کتاب در هندوستان موجود است ،به آنجا سفر کردندودرصددخریدکتاب شدند،اما آن کتاب را نمی فروختند،حتی به عاریه وامانت هم نمی دادند.
سرانجام ایشان مجبور شدکه در کتابخانه کتاب را رو نویسی کنند(به اصطلاح امروزی فیش برداری کنند)به مدت 6ماه ،روزی 18 ساعت مینوشتند.وقتی از هندوستان به ایران آمدند،عدهای از آب وهوای آنجا از او پرسیدند.ایشان در این باره فرمودند : آن چنان غرق مطالعه بودم که نفهمیدم هوا سرد است یا گرم! یعنی چنان عاشق مطالعه است که نفهمیدند هواسرد است یا گرم .
برگرفته از کتاب راهکارهای تقویت انگیزه ونشاط(محسن قرائتی)
به کوشش خانم فاطمه کشاورز طلبه پایه 1
بهار می رسد اما زگل نشانش نیست نسیم رقص گل آویز گل فشانش نیست
چمن بهشت کلاغان وبلبلان خاموش بهار نیست به باغی که باغبانش نیست
یک بار دیگر بهار با گل های زیبایش دل ربایی می کند و بهار نارنج ها عطر خوش خود را به رخ می کشد .باز بهار رسید وباز بهانه های دلتنگیمان تازه شد.
باز نرگس دیدیم ودلمان هوای گل نرجس کرد .باز درختان نو جامه را دیدیم ودلمان هوای دیدن سبز جامه علوی کرد.
کجایی ای تک سوار قبیله عشق !کجایی ای گمشده قلب های عاصی !یک بهار دیگر نیز آمد و تو ای بهار بهاری ترین خلق خدا نیامدی!
باغبان گل های بهاری ظهور کن که بی تو اینجا هوا بس ناجوانمردانه سرد است!
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)