حجت الاسلام والمسلمین عبدالله حسن زاده آملی :(پدر) برنامه بسیار منظمی برای خودش داشت و از کارهایی که اون موقع انجام میداده دفترچه کوچولویی داشته بود از این جلد پلاستیکیهای کوچیک قدیم خطکشی کرده بود و موارد روزمرشو مینوشت. دونه دونه. درسش . عبادتش. همه چیزا رو دونه دونه مینوشت. رسیدگی به خانواده و آخر وقت به خودش نمره میداد و بسیار کار سختیه که ادم اینا رو بنویسه وانصاف داشته باشه و یکی رو مثلا هجده بده یکی رو شونزده بده یکی رو نوزده و…
منبع:مستند منظومه حسن
الهى خانه كجا و صاحبخانه كجا؟ طائف آن كجا و عارف اين كجا؟ آن سفر جسمانى است و اين روحانى. آن براى دولتمند است و اين براى درويش. آن اهل و عيال را وداع كند و اين ماسوا را. آن ترك مال كند و اين ترك جان. سفر آن در ماه مخصوص است و اين را همه ماه و آن را يكبار است و اين را همه عمر.
آن سفر آفاق كند و اين سير انفس راه آن را پايان است و اين را نهايت نبود. آن مي رود كه برگردد و اين مي رود كه از او نام و نشانى نباشد. آن فرش پيمايد و اين عرش.
آن محرم ميشود و اين محرم. آن لباس احرام مي پوشد و اين از خود عارى مي شود. آن لبيك مىگويد و اين لبيك مي شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و اين از مسجد اقصى بگذرد. آن استلام حجر كند و اين انشقاق قمر، آنرا كوه صفا است و اين را روح صفا.سعى آن چند مرّه بين صفا و مروه است و سعى اين يك مره در كشور هستى. آن هروله ميكند و اين پرواز، آن مقام ابراهيم طلب كند و اين مقام ابراهيم. آن آب زمزم نوشد و اين آب حيات.
آن عرفات بيند و اين عرصات.آنرا يك روز وقوف است و اين را همه روز.آن از عرفات به مشعر كوچ كند و اين از دنيا به محشر.
آن درك منى آرزو كند و اين ترك تمنّى را، آن بهيمه قربانى كند و اين خويشتن را. آن رمى جمرات كند و اين رجم همزات. آن حلق راس كند و اين ترك سر.
آنرا لا فسوق و لا جدال فى الحج است و اين را فى العمر. آن بهشت طلبد و اين بهشت آفرين.
لا جرم آن حاجى شود و اين ناجى. خنك آن حاجى كه ناجى است.
منبع:الهی نامه
مقام معظم رهبری: ما تحمل را در حوزه بايد بالا ببريم. خوب، يكى مشرب فلسفى دارد، يكى مشرب عرفانى دارد، يكى مشرب فقاهتى دارد، ممكن است همديگر را هم قبول نداشته باشند. من چند ماه پيش از اين، در مشهد گفتم كه مرحوم آ شيخ مجتبى قزوينى (رضواناللَّه تعالى عليه) مشرب ضديت با فلسفهى حكمت متعاليه، مشرب ملاصدرا، داشت - ايشان شديد، در اين جهت خيلى غليظ بود - امام (رضوان اللَّه عليه) چكيده و زبدهى مكتب ملاصدراست؛ نه فقط در زمينهى فلسفىاش، در زمينهى عرفانى هم همينجور است. خوب، مرحوم آ شيخ مجتبى نه فقط امام را قبول داشت، از امام ترويج ميكرد تا وقتى زنده بود. ترويج هم از امام كرد؛ ايشان بلند شد از مشهد آمد قم، ديدن امام. مرحوم آ ميرزا جواد آقاى تهرانى در مشهد جزو برگزيدگان و زبدگان همان مكتب بود، اما ايشان جبهه رفت. با تفسير حمد امام كه در تلويزيون پخش ميشد، مخالف بودند؛ به خود من گفتند؛ هم ايشان، هم مرحوم آقاى مرواريد، اما حمايت ميكردند. از لحاظ مشرب و ممشا مخالف، اما از لحاظ تعامل سياسى، اجتماعى، رفاقتى، با هم مأنوس؛ همديگر را تحمل ميكردند. در قم بايد اينجورى باشد. (8/9/1386)