آثار مثبت توسعه تكليف مداري
آثار مثبت توسعه تكليف مداري
تکلیف مداری و شریعت محوری دارای آثار زیادی در حوزه حیت فردی و اجتماعی انسان هاست از جمله آثار تکلیف مداری عبارتند از:
- افزايش اميد به زندگي
- رشد معنوي و معنادار شدن زندگي
- افزايش قدرت تحمّل سختي ها
- افزايش ثبات اجتماعي
- پيوند يافتن با معاد
- حركت در مسير اعتدال و خوش¬بختي
- افزايش اميد به زندگي
در این جا به بررسی دواثر از آثار تکلیف مداری پرداخته خواهد شد.
1. اميدواري، رمز شادكامي و خوش¬بختي است. اگر زمينه هاي موفقيت فراهم باشد، ولي انسان به آينده، خوش بين و اميدوار نباشد، از اين زمينه ها نمي¬تواند بهره ببرد و به خوش¬بختي دست يابد. همچنين اگر زمينه هاي موفقيت مهيّا نباشد، ولي انسان به آينده اميدوار باشد، مي-تواند خوش¬بخت شود؛ زيرا خوش بختي به نگرش مثبت انسان به زندگي بستگي دارد.
انسان تكليف مدار، با توجه به اعتقادش به مبدأ و معاد، آفرينش را بيهوده نمي¬داند و از زندگي، تصويري روشن در ذهن دارد. او مي داند اگر در مسير الهي گام بردارد و از آموزه هاي ديني پيروي كند، افزون بر اينكه در آخرت حياتي سعادت آميز خواهد داشت، در دنيا نيز پروردگار يكتا به او توجه خواهد كرد و به خوش¬بختي دست خواهد يافت. خداوند در قرآن مي¬فرمايد:
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَي وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. (نحل: 97)
هركه كار شايسته انجام دهد، مرد يا زن مؤمن، او را به حياتي پاك زنده مي داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالي خواهيم داد كه انجام مي دادند.
در كتاب تفسير نمونه ذيل اين آيه شريفه آمده است:
نتيجه اين عمل صالح [و] مولود ايمان در اين جهان، حيات طيبه است، يعني تحقق جامعه اي قرين با آرامش، امنيت، رفاه، صلح، محبت، دوستي و تعاون.1
اين نگرش، زندگي را هدف¬مند مي كند و انسان تكليف مدار و پارسا را نسبت به پي¬آمدهاي خوب آن اميدوار مي سازد. چنين انساني به تحقق وعده هاي الهي اميدوار است. خداوند مي¬فرمايد: «وَعَدَ اللّه ُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الْصَّالِحَاتِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ؛ خداوند به آنان كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، وعده آمرزش و پاداش عظيمي داده است». (مائده: 9)
پروردگار يكتا در جايي ديگر مي فرمايد:
وَعَدَ اللّه ُُُُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُـمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً . (نور: 55)
خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد به يقين، آنان را خلافت بر زمين خواهد داد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان، پسنديده است، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترس آنان را به امنيت و آرامش بدل مي كند.
بدين ترتيب، انساني كه به خداوند و جهان آخرت، باور و به تحقق وعده هاي الهي ايمان دارد و به تكليف عمل مي كند، هرگز نااميد نمي شود. او همواره خوش بين و به آينده اميدوار است، هر چند گرفتاري¬هاي فراواني داشته و رهايي از آنها سخت باشد.
اگر اين نگرش، به باوري عمومي بدل شود، آثار آن چند برابر مي شود؛ زيرا تكليف مداران به كمك يكديگر مي توانند بازدارنده¬ها را برطرف كنند و براي خود و جامعه¬شان آينده اي بهتر پديد آورند و با اطمينان به سوي كمال و خوش¬بختي پيش بروند.
________________________________________
1. ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1378، چ 21، ج 11، ص 389.
2. رشد معنوي و معنادار شدن زندگي
نزديكي به پروردگار و به دست آوردن خشنودي او سبب رشد انسان مي شود و به زندگي او معنا مي¬بخشد. پيوند با مبدأ هستي و نزديك شدن به آن، ريشه همه پاكي هاست و سبب شكوفايي معنويت مي¬شود؛ زيرا خداوند، سرچشمه هر كمال است. از اين رو، انسان هر اندازه به خداوند نزديك شود، حقايق هستي را بهتر درك مي كند و به صفت¬هاي الهي آراسته مي شود. اين پيوند، به زندگي انسان معنا مي دهد و آن را بانشاط مي سازد. چنين انساني زندگي را بيهوده نمي انگارد و آن را وسيله اي براي نزديكي به خدا و رشد و كمال مي داند.
تكاليف الهي، وسيله اي براي پيوند و نزديكي به خداوند يكتاست. بخشي از اين تكاليف، تكاليف عبادي است كه مستقيم براي همين منظور است. نماز، روزه، خمس و حج از اين جمله به شمار مي آيند. شرط درستي اين تكاليف، قصد قربت و نيت نزديكي به خداوند است. به اين معنا كه انسان بايد آنها را تنها براي رضايت خدا و نزديكي به او انجام دهد. عمل به اين تكاليف سبب مي شود انسان با خداوند پيوسته پيوند داشته باشد و اين گونه به او نزديك شود. از اين رو، عبادت آگاهانه سبب رشد معنوي خواهد شد. به همين دليل، همواره زندگي پرهيزكاران واقعي، سرشار از شادابي و همراه با معنويت است. ديگر تكاليف الهي نيز كه تكاليف غير عبادي¬اند، مي تواند انسان را به خدا نزديك ¬كند. از اين رو، بهتر است اين تكاليف را نيز به قصد قربت و چون خدا دوست دارد، انجام دهد. كسب و كار، ازدواج، مهرورزي به همسر و فرزند، اگر با در نظر داشتن رضايت الهي باشد، انسان را به خدا نزديك مي¬كند. از اين رو، همه تكاليف الهي ـ عبادي يا غير عبادي ـ مي توانند سبب نزديكي انسان به خدا شوند و از اين راه، معنويت رشد يابد. اين در حالي است كه تكاليف و قوانين انساني، چنين توانايي ندارد.
انسان تكليف مدار، هدفي روشن دارد و آينده اي مطمئن فراروي خويش مي بيند. او خوب مي داند با شناخت درست تكاليف الهي و عمل به آنها رشد مي كند و به خداوند نزديك مي شود. اين شناخت¬، به زندگي اش جهت مي دهد و هيچ گاه به پوچي مبتلا نمي شود و به ندرت گرفتار سرگرداني مي شود. نزديكي به خداوند و به دست آوردن رضايت الهي، اصلي ترين هدف انسان پرهيزكار است. راه نزديكي به خداوند را نيز پيامبران الهي و امامان معصوم(ع) به انسان نشان داده اند. در آموزه¬هاي اسلام، همه اعمال، از نظر محبوبيت يا مبغوضيت، حكم روشني دارد. از اين رو، اعمال انسان، وسيله اي براي رشد و نزديكي انسان به پروردگار است. از سويي، عمل به تكاليف الهي، به ويژه اگر با انجام تكاليف غير الزامي همراه باشد،1 سبب رشد فضيلت¬هاي اخلاقي و معنويت مي¬شود و به زندگي انسان پرهيزكار و تكليف مدار، معنا مي بخشد و او را در مسير الهي قرار مي¬دهد. آموزه¬هاي اسلامي، انسان تكليف مدار را به سوي رشد فضيلت هاي اخلاقي، كردار نيك و به دست آوردن كمال راهنمايي مي كند و او را از بيهودگي و ايستايي باز مي دارد.
در اسلام، حتي به لبخندي ساده توجه شده است. امام باقر (ع) در روايتي مي فرمايد:
تَبَسُّمُ المؤمنِ في وَجهِ اَخيهِ حَسَنَةٌ و صَرْفُه القَذي عَنه حَسَنَةٌ و ما عُبِدَ اللّهُ بِمثلِ اِدخالِ السُرورِ علي المُؤمنِ.2
لبخند پارسا در صورت برادر مؤمنش، حسنه به شمار مي¬آيد و رفع گرفتاري از او نيز حسنه است و خداوند به هيچ چيز مانند خشنود كردن مؤمن عبادت نشده است.
پيامبر اسلام دليل برانگيخته شدن خود را اين گونه بيان مي كند: «انّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاقِ؛ من براي اين مبعوث شده ام تا مكارم اخلاق را به كمال برسانم.» 3 اينها نمونه هايي از آموزه¬هاي بي شمار اسلام است كه انسان را به سوي كردار نيك و دست¬يابي به فضيلت¬ها فرا مي خواند. اين آموزه¬ها، انسان تكليف مدار را به تلاش وا مي¬دارد و به زندگي او معنا و هدف مي بخشد. انسان وقتي دچار سرگرداني و پوچي مي شود كه هدف و مسيري روشن نداشته باشد. در اين صورت، از بيهودگي، خسته و گرفتار پوچي مي¬شود، ولي انسان تكليف مدار، هدفش مقدس و راه رسيدن به آن برايش مشخص است. از اين رو، با همت و تلاش و ياري پروردگار مي¬تواند به فضايل و كمالات دست يابد و به مقام قرب و لقاي الهي رسد. او هر اندازه در اين مسير بكوشد، مي¬تواند به هدف نزديك شود و به دليل عظمت هدف، راه درازي را بايد بپيمايد. از اين رو، دچار زندگي تكراري و بيهوده نمي شود و همواره به سوي رشد گام برمي دارد. وي از اين راه، بهره¬اي مي برد كه با هيچ بهره¬اي قابل مقايسه نيست.
________________________________________
1. انجام مستحبات و ترك مكروهات.
2. محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 1411 هـ .ق، ج 12، كتاب الحج، ح 15822.
3. همان، ج 16، كتاب تاريخ نبيّنا صلی الله علیه و آله ، باب 9 (مكارم اخلاقه و …)، ص 210.
. همان، كتاب التجاره، ح 21910.