انتظار پوینده و سازنده کدام است؟
انتظار پويا وسازنده
از مجموعه آيات و روايات اسلامي استفاده مي شود كه ظهور مهدي موعود(عج) حلقه اي است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود. سهيم بودن يك فرد در اين سعادت موقوف به اين است كه آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. امامان و رهبران معصوم الهي به طور روشن و صريح با ارائه تصويري مناسب از انتظار، روي برداشت غلط و انحرافي از اين موضوع خط بطلان كشده و براي اين كه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نكند به قسمت مهم و اساسي مفهوم انتظار اشاره كرده اند، كه انتظار عمل است آن هم افضل و بزرگ ترين اعمال.
بنابراين، عده اي كه انتظار را خاموشي و گوشه گيري و اعتزال و مذهب احتراز معرفي كرده و بدين وسيله آن را مورد هجوم قرار داده اند به خطا رفته اند، چون حقيقت انتظار را درك نكرده اند وتيري در تاريكي انداخته اند.
انتظار فرجام نيك جهان، مورد قبول و باور عمومي بيشتر جوامع و ملت هاست و اين بدان سبب است كه گذشته از نويدهاي انتظار انگيزه مذاهب و اديان؛ عدالت، نياز روحي، زيستي و اجتماعي تمام بشريت است. تفاوت بنيادين نگرش پويا كه بن مايه هاي آن را بيش از هر مكتب ديگري در انديشه ناب شيعي و اهل بيتي مي توان سراغ گرفت در اين است كه در تشيع، مهدويت و منجي جهاني، مصداق روشن، شفاف، عيني و قابل دسترسي دارد، امام مهدي در باور شيعي، هر چند غائب، اما زنده و ناظر است. شيعه با او زندگي مي كند، سخن مي گويد، سخن او را مي شنود و او نيز همگان را مي بيند و در پايان هر هفته اعمال شيعيان خود را از نظر مي گذراند و بدين سان انتظار پويا، انتظاري است كه در درون تاريكي ها و سردي ها به دامان فلق چشم دوخته است و سر زدن سپيده و طلوع خورشيد آشنا را بي تا بانه مي پايد.
انتظار پويا يعني در برابر بيداد و ستم، قد بر افراشتن، عدالت را با جان و دل، رفتار و گفتار خواستن، ودست رد بر سينه هر چه سراب، دروغ و فريب و نيرنگ زدن.
انتظار پويا يعني شمشيرها و شهادت ها را پذيرا شدن و ايثار وشهادت طلبي را پاس داشتن وبر روي عدالت، عقلانيت، سعادت و رفاه، و امنيت جهاني، آغوش گشودن و رضاي خاطر محبوب را جستن.
آيا مگر نه چنين است كه هر انسان و موجود زنده اي كه به تداوم حيات خويش مي انديشد و بقاي خود را انتظار دارد، تمامي رفتارها، جهت گيري ها، حركت و سكون هايش را در راستاي اين انتظار عيار مي كند و در جهت متناسب با تداوم و گسترش حيات قرار مي دهد و از هر عمل، رفتار و انديشه اي كه با ادامه حيات وانتظارات حياتي او ناسازگار باشد، به گونه اي آن را در خطر اندازد، ضعيف وكم رمق كند، به شدت پرهيز مي كند؟
انتظار آرمان ها، هدف هاي برتر و والا تر از فرازهاي زندگي مادي نيز داراي چنين ويژگي و جهت گيري است.
بنابراين انتظار كيفيتي روحي است كه موجب به وجود آمدن حالت آمادگي است براي آن چه انتظار دارند، و ضد ياس و ناميدي است. هر چه انتظار بيشتر باشد آمادگي نيز بيشتر است؛ حالت انتظار گاهي به پايه اي مي رسد كه خواب از چشم مي گيرد.
در اين رويكرد انتظار يك فرايند رفتاري است. و تنها يك انديشه و يا ارتباط روحي و معنوي به حساب نمي آيد بلكه عمل و رفتار است. بندگي خدا با نشستن و ديدن سازگاري ندارد. بندگي يعني رفتار موحدانه كه در آن كوشش و تلاش حرف اساسي را ميزند و بدين گونه مي شود كه انتظار فرج عبادت محسوب مي شود. انتظار وقتي رفتار معنا شد، در آن حرکت جلوه گر می شود، انتظار پیشروی می کند و شخص منتظر نظاره گر پدیده ها و حوادث نیست. نه تنها حركت فردي بلكه حركت اجتماعي انتظار را پيش به جلو مي راند و شرايط را به اصل ظهور نزديك مي كند.بنابراين انتظار يك حركت اجتماعي است.
انتظار آن گاه كه به رفتار و حركت پيوند خورد آگاهانه و با تدبير صورت مي پذيرد. كاملا به شرايط زماني آگاهي دارد و مراحل تاريخي را درك مي كند. نقشه هاي دشمن را به خوبي مي شناسد و ميداند كه درهر زمان چگونه رفتاري با دشمن داشته باشد و از چه روشي بهره گيرد. فرد منتظر اهل محاسبه دقيق است و رفتارش را بر مبناي آن انتخاب مي كند. انتظار وقتي فرايند رفتاري و بر اساس حركتي آگاهانه باشد در پي تغيير است، فرد منتظر رسالت بزرگي را بر دوش مي كشد.او بنابر ظرفيت، مسئوليت و امكاناتي كه دارد بايد خود، خانواده، جامعه، منطقه و جهان را براي يك حكومت جهاني آماده سازد و اين زمينه سازي فراهم نمي آيد مگر از مسير تغيير.
انتظار پويا با طاغوت سر آشتي ندارد و اگر زمانه مناسب باشد براي تغيير طاغوت از جان خويش هزينه مي كند و فرياد و جان سپاري را به بهانه فعاليت فرهنگي به كناري وا نمي نهد؛ كه در جامعه آلوده و فرهنگ طاغوتي بايد خانه ضلالت را از بنيان ريشه كن كرد نه اين كه بر در و ديوار آن رنگ جديدي زد.
انتظار يعني درخون خويش غلتيدن و بدون ايجاد تغيير، انتظار ديدن ريختن خون هاي نا حق است كه تنها نام آن انتظار است.
بنابراين انتظار پويا، رفتاري بيروني و حركتي آگاهانه است كه تغيير شرايط را سرلوحه وظايف خود مي داند. پس انتظار سازنده، تحرك بخش و تعهدآور، همان انتظار راستيني است كه در روايات از آن به عنوان با فضيلت ترين عبادت و برترين جهاد امت پيامبر(ص) ياد شده است.
معناي انتظار ظهور مصلح حقيقي و نجات بخش الهي، حضرت مهدي اين نيست كه مسلمانان در وظايف ديني خود دست روي دست گذاشته و در آن چه بر آنان واجب است، مانند ياري حق، زنده كردن قوانين ودستورهاي ديني، جهاد و امر به معروف و نهي از منكر فرو گذاري كنند و به اين اميد كه قائم آل محمد بيايد و كارها را درست كند از آن ها دست بردارند. هر مسلمان موظف است كه خود را به انجام دستورهاي اسلام مكلف بداند و براي شناسايي دين از راه حق و صحيح از هيچ كوششي فرو گذاري نكند و به قدر توانايي خود از امربه معروف و نهي از منكر دست نكشد.
بر اين اساس يك مسلمان نمي تواند به سبب انتظار ظهور از وظايف مسلم و قطعي خود دست بكشد يا كوتاه بيايد.
بنابراين، انتظار ظهور مصلح نه اسقاط تكليف مي كند و نه به تاخير انداختن عمل را مجاز مي داند و سستي در وظايف دين و بي تفاوتي به آن به هيچ وجه جايز نيست.
با توجه به اين امور، به صراحت مي توان گفت كه از بهترين رازهاي نهفته بقاي تشيع، همين روح انتظاري است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش وا مي دارد.
با توجه به مطالب بالا به روشني مي توان اين نوع انتظار را همان انتظار فعال و توانمند دانست.
برگرفته از تحقیق پایانی سرکار خانم زینب فولادی
_________________________________________
-علي اصغر، رضواني، وظايف ما در عصر غيبت، قم، مسجد جمكران، 1386،ص45.
-عبدالحميد،واسطي وديگران، گفتمان هشتم مهدويت، قم، شباب الجنه، ج3، ص230.
-محمدتقي، موسوي اصفهاني، مكيان المكارم، مهدي حائري قزويني، قم، مسجد جمكران، 1382، ج2، ص318.
-عبدالحميد، واسطي و ديگران، همان، ج1، ص430.
-ابي جعفر محمدبن علي بن الحسين، صدوق،كمال الدين و تمام النعمه، ج2،ص304.
-علي اصغر، رضواني، همان، ص44.