حديث افتراق امت چیست؟
حديث افتراق امت
برای توضیح بیشتر خوب است دانسته شود حدیث افتراق امت به گروههای مختلف در متون معتبر شیعه واهل سنت نقل شده است. از منابع اهل سنت در «سنن ابی داود» (حدیث شماره 3981) آمده است:
«… ان رسول اللّهقام فینا فقال الا ان من قبلکم من اهل الکتاب افترقوا اثنتین و سبعین ملة و ان هذه الملة ستفترق علی ثلاث و سبعین. اثنتان و سبعون فی النار و واحدة فی الجنة…؛… پیامبر خدابرخاست و فرمود :همانا اهل کتاب پیش از شما به هفتاد و دو فرقه گراییدند و این امت به زودی هفتاد و سه فرقه خواهد شد. از میان آنان هفتاد و دو فرقه در آتشاند و یکی در بهشت».
در این جا باید توجه داشت که رستگاری تنها یک فرقه درمیان دیگر فرقهها، امر عجیب و غریبی نیست؛ زیرا راه حق و صراط مستقیم الهی که پیامبر اکرمبدان دعوت فرموده است یکی بیش نیست . پس اگر اختلاف و دگرگونی و چند دستگی پدید آید، ناشی از بدعت و وارد کردن تعالیم غیر دینی در دین است و گریز از بخشی از آموزههای دینی است. اکنون این سؤال پدید میآید که راه شناخت فرقه ناجیه چیست و آنان چه کسانیاند؟عقل و منطق حکم میکند که بهترین راه شناخت رستگاران، سخن و تعالیم خود پیامبر است که از افتراق امت و نجات و فلاح تنها یک گروه از میان همه گروهها خبر داده است.
با توجه به روایات رسیده از پیامبرمتوجه میشویم که راه رستگاری پیروی از قرآن و اهلبیتاست؛ زیرا قرآن کتاب معصوم و خطاناپذیر الهی است. قطعا چنین کتابی مفسر و مجری معصوم میطلبد و آن همان عترت پیامبراست؛ زیرا پیامبردر حجةالوداع و در آخرین وصیت فرمودند:«… انی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بها لن تضلوا بعدی ابدا و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما…؛ من دو چیز گرانبها در میان شما میگذارم:کتاب خدا و عترت و اهل بیت خویش. تا زمانی که به آن دو چنگ زنید پس از من هرگز گمراه نخواهید شد. آن دو از یکدیگر جداییپذیر نیستند تا آن که در حوض (کوثر) بر من وارد آیند.پس بنگرید که پس از من با آن دو چه میکنید» ،
این حدیث به طور متواتر در متون شیعه و اهل سنت یافت میشود. همچنین برحسب روایت دیگری پیامبرفرمودند:«ستفترق امتی علی ثلاثة و سبعین فرقه منها فرقة ناجیة والباقون هالکون. فالناجون الذین یتمسکون بولایتکم و یقتبسون من علمکم ولا یعملون برأیهم فأولئک ما علیهم من سبیل فسالت عن الائمة فقال عدد نقباء بنی اسرائیل؛ به زودی امت من هفتاد و سه فرقه خواهند شد که تنها یکی از آنها رستگار و بقیه هلاک خواهند شد. نجات یابندگانشان کسانیاند که به ولایت شما (اهل بیت) چنگ زنند واز کردار شما الگو گیرند و به رأی خویش [در مقابل شما ]عمل نکنند…»
در روایت دیگری نیز آمده است که پیامبربه حضرت علیفرمودند:« يَا عَلِيُ مَثَلُكَ فِي أُمَّتِي مَثَلُ الْمَسِيحِ عِيسَى ابْنِمَرْيَمَ افْتَرَقَ قَوْمُهُ ثَلَاثَ فِرَقٍ فِرْقَةٌ مُؤْمِنُونَ وَ هُمُ الْحَوَارِيُّونَ وَ فِرْقَةٌ عَادُوهُ وَ هُمُ الْيَهُودُ وَ فِرْقَةٌ غَلَوْا فِيهِ فَخَرَجُوا عَنِ الْإِيمَانِ وَ إِنَّ أُمَّتِي سَتَفْتَرِقُ فِيكَ ثَلَاثَ فِرَقٍ فَفِرْقَةٌ شِيعَتُكَ وَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ فِرْقَةٌ عَدُوُّكَ وَ هُمُ الشَّاكُّونَ وَ فِرْقَةٌ تَغْلُو فِيكَ وَ هُمُ الْجَاحِدُونَ وَ أَنْتَ فِي الْجَنَّةِ يَا عَلِيُّ وَ شِيعَتُكَ وَ مُحِبُ شِيعَتِكَ وَ عَدُوُّكَ وَ الْغَالِي فِي النَّارِ » ؛ ای علی!مثل تو در امت من همانند مثل عیسی بن مریم است که امتش سه فرقه شدند:1- گروه مؤمنان که حواریون بودند، 2- گروه دشمنان یعنی یهود، 3- گروه غلو کنندگان که از دایره ایمان برون رفتند. همانا امت من نیز در مورد تو سه گروه میشوند:1- شیعیان تو که آنان مؤمنانند، 2- دشمنان که همان تردید کنندگانند، 3- گروهی که در مورد تو غلو میکنند و آنان حق ستیزند. ای علی!تو و شیعیان و دوستداران پیروانت در بهشتید ودشمنان و غلو کنندگان در تو اهل دوزخند»،
ازاینرو درباره این که کدام یک از فرقهها و مذاهب، به سنت پیامبرنزدیکتر هستند. به دلایل مختلف عقلی، روایی و تاریخی میتوان شیعیان دوازدهامامی را معرفی کرد. زیرا نزدیکترین افراد به پیامبرکه مطابق سنت او عمل میکردند امام علیو حضرت فاطمه(سلام الله عليها) و فرزندان ایشان بودند و شیعیان به دنبال پیروی کامل از این بزرگان هستند و کسانی هم چون امام باقرو امام صادقکه آگاهترین مردم به کلام خدا و سنت پیامبردر عصر بعد از صدر اسلام بودند. شیعیان بیشترین بهره را از احادیث آن دو بزرگوار دارند تا آنجا که به عنوان مذهب جعفری شهرت یافتهاند.
اینگونه شواهد به طور اجمال، نزدیکی شیعیان به سنت پیامبررا تأیید میکند و حتی میتوان گفت شیعیان «اهل سنت واقعی» هستند. ناگفته نماند، نباید سنت پیامبربه برخی اعمال ظاهری خلاصه کرد. اگر چه در اعمال ظاهری دیگر مذاهب نیز خلاف سنت بسیار مشاهده میشود از آن جمله «تکتف در نماز» (دست بسته) که از زمان خلیفه دوم آغاز شده است.