شخصی پرهیزکار ومومن در کنار دریا زندگی می کرد ، او بر اثر حمله پلنگ زخمی شده بود ، اما هیچ دارویی دردش را درمان نمی کرد .مدت ها بود که بیمار ورنجور در گوشه ای به سر می برد وپیوسته خدا را شکر می کرد .روزی یکی از دوستانش به او گفت :«با این همه درد ورنج چرا شکر می کنی ؟»مرد پرهیزکار گفت :«شکر من برای این است که گرفتار مصیبتم نه معصیت!»
گلستان سعدی
ای خدا windows دل را باز کن/ یک print از رحمتت آغاز کن
option غم را خدایا on مکن/ فال اشکم را خدایا run مکن
نام تو password درهای بهشت/ آدرس email سایت سرنوشت
ای خدا حرف دلم با کی زنم /help میخواهم که f1 میزنم
با clear کردن ذهن از گناه/ ما به تو می آوریم عذر و پناه
ای خدا این کهنه دل format نما / از خود و قرآن مکن ما را جدا
خانم آمنه بازیار
ذره ذره خاک جبهه ها/پر است از چشم های چشم به راه
چشم به راه من وتو /چشم به راه خوبی ها
پوتین ،پلاک و نامه ها /شدند هدف خمپارهها
یادمان باشه شهدا برای چی شدند فدا!
دل نوشته ای از فاطمه کشاورزی طلبه سال اول
خدایا دوست دارم زمین رو اندازم باشد و آسمان بلند،رو اندازم و از همه تعلقات آن آزاد گردم .خوش دارم مرا بسوزانند وخاکسترم را بر باد دهند تا حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم اما وطنم آزاد باشد.(شهید نعمت الله محمدی26/4/1364)چه قدر میان سخنان شهید بی دست کربلا و این شهید شباهت است آنجا که در شب عاشورا قسم می خورد که اگر هزاران بار کشته شوم وبسوزم ودوباره زنده شوم در راه دین حق و ولی اش .دوباره فدایی این آرمانم خواهم شد.
