شناسنامه (امام محمد باقر علیه السلام)
حضرت ابو جعفر، باقر العلوم، در سوم صفر سال 57 هجری شهر مدینه تولد یافت. پدر ایشان علی بن الحسین، زین العابدین (ع) و مادرشان ام عبد الله، فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع) می باشد.
نام آن حضرت محمد است. این نامی است که رسول خدا (ص) از دیر زمان برای وی برگزیده بود. برای امام باقر (ع) این القاب یاد شده است: باقر، شاکر، هادی، امین شبیه(به جهت شباهت آن حضرت به رسول خدا (ص))
در منابع تاریخی، برای امام باقر (ع) دو همسر و دو «ام ولد» نام برده اند. همسران عبارتند از: ام فروة دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر، ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفی.
برای امام باقر (ع) هفت فرزند یاد کرده اند، پنج پسر و دو دختر؛ جعفر بن محمد الصادق (ع)، عبد الله بن محمد(او یگانه برادر امام صادق (ع) بشمار می آید که هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با آن حضرت متحد است)، ابراهیم بن محمد، از ام حکیم، عبید الله بن محمد، از ام حکیم، علی بن محمد، زینب بنت محمد، این دو (یعنی زینب و علی) از یک مادرند که ام ولد بوده است. ام سلمه (مادر وی را نیز ام ولد دانسته اند). گروهی دیگر گفته اند: امام باقر (ع) دو دختر نداشته است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام برای یک دختر است.
فضایل و سیره اخلاقی امام باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام، با همه مهربان بود. حتی با کسانی که نسبت به او رفتار بدی داشتند. اگر نیمه شبی مهمانی می رسید، با مهربانی در به رویش می گشود و در باز کردن بار و بنه به او کمک می کرد. در تشییع جنازه ی مردم عادی شرکت می کرد. ظاهری آراسته داشت. خوردن غذا را با نام خدا آغاز و با حمد خدا ختم می کرد. آن چه را در اطراف سفره ریخته بود، اگر در خانه بود، بر می داشت و اگر در بیابان بود، برای پرندگان وا می نهاد. غذا دادن به مؤمنان به ویژه شیعیان را بسیار مهم می شمرد و به یاران خود سفارش می کرد دوستان و هم کیشان خود را میهمان کنند.
یارانش را به کارو کسب تشویق می کرد. آن گرامی تنها و تنها سفارش به کار نمی کرد؛ بلکه خود نیز به باغ و مزرعه ی خویش می رفت وحتّی در هوای گرم تابستان، عرق ریزان کار می کرد. با آن که در آمدش کم، خرجش بسیار و عیال وار بود، درعین حال بخشندگی اش بین خاص و عام، آشکار و بزرگواری اش مشهور و فضل و نیکی اش معروف بود. بخشش او به حدّی بود که مورد اعتراض نزدیکان قرار می گرفت. آن حضرت یاور بیچارگان، یار درماندگان و دستگیر در راه ماندگان بود. بدین سبب، نیازمندان زیادی به منزلش مراجعه می کردند و آن حضرت به غلامان و کنیزانش سفارش می کرد که آن ها را تحقیر نکنند و گدا ننامند، بلکه آن ها را به بهترین نامهایشان صدا بزنند. پیوسته یارانش را به همدردی و دستگیری یکدیگر سفارش می کرد و می فرمود:
«چه بد برادری است، برادری که چون غنی باشی همراهت باشد و چون فقیر شوی، تو را تنها بگذارد.»
سیره علمی امام باقر علیه السلام
امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه دار به بنیان گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.
امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشی ها، زدودن چالش های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون گر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست؛ به گونه ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هر گاه می خواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه ای که از دانش داشت ـ می گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم این گونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی آورد.
«ابو اسحاق سبیعی» از دیگر فرهیختگان این دوره، آن قدر نظرات علمی امام را درست می پندارد که وقتی از او در مورد مسئله ای می پرسند، پاسخ را از زبان امام می گوید و می افزاید: «او دانشمندی است که هرگز کسی به سان او [در علم] ندیده ام».
«ابو زُرعة» نیز در این باره اقرار می کند: «او بزرگ ترینِ دانشمندان است».
سیره فرهنگی امام باقر علیه السلام
به طور کلی، تعصب بنی امیه و به وجود آمدن فرقه های انحرافی مثل خوارج، مرجئه و عثمانیه و رواج مفاهیم آیین یهود یا اسرائیلیات موجب شده بود. مسلمانان سردرگم و ناتوان شوند. در دوران امامت امام باقر و سپس امام صادق علیه السلام، حکومت بنی امیه روزهای پایانی زمامداری خود را سپری می کرد و آل عباس در تکاپوی غصب ردای خلافت بود. بنابراین، شکاف موجود می توانست زمینه مناسبی برای رشد فرهنگی جامعه اسلامی باشد.
با نگاهی کوتاه به مستندات فقهی و تفسیری شیعه، به خوبی می توان دریافت که بخش زیادی از روایات فقهی، اخلاقی و تفسیری شیعه از امام باقر(ع) نقل شده است. وسائل الشیعه و کتب تفسیری مانند البرهان از بحرانی و صافی از فیض کاشانی، حاوی روایات زیادی در زمینه تبیین مسائل فقهی و توضیح آیات قرآن و شأن نزول آنهاست که از آن حضرت روایت شده است. علاوه بر اینها، مقدار زیادی اخبار تاریخی درباره امیرالمؤمنین و جنگ صفین نیز از آن حضرت نقل شده است. همچنین، در زمینه اخلاقیات، جملات پرمغزی از امام باقر(ع) روایت شده؛ جملات قصاری که در نهایت زیبایی برخاسته از روح معصوم و کمالات درونی امام است.
معارفی از امام باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام فرمود:
مومن را بر عهده خدای عز و جل بیست خصلت ثابت است که خداوند بآنها وفا خواهد فرمود: بر خدای تبارک و تعالی است که او را آزمایشی گمراه کننده نفرماید و او را بر خدا است که برهنه و گرسنه اش نگذارد و او را بر خدا است که مورد سرزنش دشمنش قرار ندهد و او را بر خدا است که خوار و گوشه نشینش نسازد و او را بر خدا است که پرده آبرویش را ندرد و او را بر خدا است که با غرق شدن و سوختن جان او را نگیرد و او را بر خدا است که بر چیز خطرناکی نیفتد و چیز خطرناکی بر او نیفتد و او را بر خدا است که از نیرنگ نیرنگ بازان اش نگه دارد و او را بر خدا است که از حمله های ستمگران اش پناه دهد و او را بر خدا است که در دنیا و آخرت همنشین ما قرارش دهد و او را بر خدا است که از بیماری ها بآنچه صورت ظاهری او را بد نما کند دچارش نسازد و او را بر خدا است که از بیماری پیسی و خوره پناه دهد و او را بر خدا است که در حال انجام گناه کبیره جانش را نستاند و او را بر خدا است که روزگار گنهکاریش را از یادش نبرد تا زود بزود توبه کند و او را بر خدا است که شناسایی حجت خدا را از او پنهان نکند و او را بر خدا است که باطل را در دل او عزیز نکند و او را بر خدا است که روز رستاخیز در حالی که نور ایمانش در پیشاپیش راهنماییش میکند محشورش فرماید و او را بر خدا است که بهر کار خوبی توفیقش عطا فرماید و او را بر خدا است که دشمنش را بر او مسلط نفرماید که او را خوار کند و او را بر خدا است که سرانجام اش را با آسایش خواطر و ایمان بپایان برساند و او را در بهشت بلند پایه همنشین ما قرار دهد این ها است شرطهای خدای عز و جل برای مومنان. (الخصال، ج 3، ص 516)
اصحاب و شاگردان امام باقر علیه السلام
برجسته ترین شاگردان عبارتند از: جابر بن یزید جعفی، حمران بن اعین، زراره بن اعین، عامر بن عبدالله جذاعه، حجر بن زائده، عبدالله بن شریک عامری، فضیل بن یسار بصری، سلام بن مستنیر، برید بن معاویه عجلی، حکم بن ابی نعیم، محمد بن مسلم ثقفی، لیث بن بختری مرادی، عبدالله بن ابی یعفور، ابوجارود زیاد بن منذر اعمی، زیاد بن ابی رجاء که همان ابوعبیده حذاء است، زیاد بن سوقه، زیاد مولی ابی جعفرعلیه السلام، زیاد بن ابی زیاد منقری، زیاد الاحلام، ابوبصیر یحیی اسدی معروف بن خربوذ مکی.
ناگفته نماند که بسیاری از راویان احادیث امام صادق علیه السلام ابتدا شاگرد امام باقر علیه السلام بوده اند. شیخ طوسی(ره) در رجال خود، اصحاب و شاگردان امام محمد باقر علیه السلام را ۴۶۲ مرد و دو زن دانسته که در میان آنان برخی از نظر اعتبار و وثاقت مورد اتّفاق اهل سنّت و امامیّه اند و برخی از فقیه ترین فقیهان صدر اسلام محسوب می شوند.
چگونگی شهادت
امام باقر (ع) پس از عمری تلاش در میدان بندگی خدا و احیای دین و ترویج علم و خدمات اجتماعی به جامعه اسلامی، در روز هفتم ماه ذو الحجه سال 114 رحلت کرد.
منابع روایی و تاریخی علت وفات آن حضرت را مسمومیت دانسته اند، مسمومیتی که دستهای حکومت امویان در آن دخیل بوده است.
از برخی روایات استفاده می شود که مسمومیت امام باقر (ع) به وسیله زین آغشته به سم، صورت گرفته است، به گونه ای که بدن آن گرامی از شدت تأثیر سم بسرعت متورم گردید و سبب شهادت آن حضرت شد. در این که چه فرد یا افرادی در این ماجرای خائنانه دست داشته اند، نقلهای روایی و تاریخی از اشخاص مختلفی نام برده اند.
بعضی از منابع، شخص هشام بن عبد الملک را عامل شهادت آن حضرت دانسته اند.
بخشی دیگر، ابراهیم بن ولید را وسیله مسمومیت معرفی کرده اند.
قبر نورانی حضرت باقر علیه السلام، در شهر مدینه در قبرستان بقیع قرار دارد. هر سال، حاجیان زیادی در این قبرستان، بر سر مزار چهار امام غریبی که آنجا دفن شده اند، حاضر می شوند. امام حسن مجتبی علیه السلام، امام سجاد علیه السلام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، چهار امامی هستند که در کنار هم و در قبرستان بقیع دفن شده اند.
سال ها پیش وقتی که شما هنوز به دنیا نیامده بودید، شاه ظالمی بر کشور ما حکومت می کرد که فقط به فکر خودش بود. او حرف کشورهای دیگر مثل آمریکا و انگلیس را گوش می داد. مردم دل خوشی از شاه نداشتند و از این وضع ناراحت بودند؛ برای اینکه ناراحتی خودشان را اعلام کنند و بگویند که ما کشوری آزاد و اسلامی می خواهیم، به خیابان ها ریختند. آنها شعارهایی علیه شاه می دادند. یکی از آن روزها که مردم به خیابان ها ریختند و تظاهرات کردند روز 17 شهریور سال 57 بود.
صبح مبارزه
روز 17 شهریور، مردم از صبح زود به خیابان ها آمدند و علیه شاه شعار دادند و با آن شعارها متنفر بودن خود از شاه را اعلام کردند. شاه که از زیادتر شدن مردم ترسیده بود به سربازان خود دستور داد به طرف مردم تیراندازی کنند. سربازان تعداد زیادی از مردم را شهید کردند. آن روز خیابان ها با خون شهیدان رنگین شد. ما هر سال یاد شهیدان 17 شهریور را گرامی می داریم.
دست در دست هم
آیا تا به حال سعی کرده اید یک چوب باریک را بشکنید؟ می بینید چقدر راحت شکسته می شود. اما در عوض وقتی چند تا از همین چوب های باریک را کنار هم بگذاریم، به این راحتی شکسته نمی شوند؛ چون با هم و در کنار هم هستند محکم تر می شوند. انسان هم اگر یک نفر باشد زود از دشمن شکست می خورد؛ امّا وقتی چند نفر با هم متحد شوند، شکست دادن آن ها کار سختی است. مردم ایران برای جنگیدن با شاه همه با هم متحد بودند و دست دردست هم یک صدا فریاد می زدند: «مرگ بر شاه» یکی از آن روزها که مردم متحد بودن و با هم بودن خود را به مردم جهان نشان دادند، روز 17 شهریور سال 57 بود.
رهبر آگاه
بعد از اینکه در روز 17 شهریور سال 57 مردم بر ضد شاه تظاهرات کردند و تعداد زیادی از مردم شهید شدند. امام خمینی (قدس سره) با شجاعت، شاه را قاتل مردم ایران معرفی کرد و از مردم خواست با «اهداء خون» به کمک مجروحان بروند و از جنگیدن با رژیم شاه دست برندارند. امام خمینی (قدس سره) رهبر بزرگ ایران همیشه مانند کوه استوار بود و با سخنان خود مردم را راهنمایی می کرد. اگر امام خمینی (قدس سره) در آن سال ها مردم را راهنمایی نمی کرد، مردم به پیروزی نمی رسیدند.
شهیدان 17 شهریور
امروز 17 شهریور است. پدر علی دسته گلی خرید و به همراه علی و مادرش به طرف بهشت زهرا به راه افتاد. علی از پدرش سؤال کرد: «پدر چرا ما همیشه 17 شهریور به زیارت قبر شهیدان می رویم؟»
پدر گفت: «ما به آنجا می رویم تا یاد شهیدان روز 17 شهریور سال 57 را زنده نگه داریم. از یاد نبریم که این راحتی و آرامشی که داریم نتیجه از خود گذشتگی و ایثار آنهاست.
هدف بزرگ
چند سال پیش که شاه ظالمی در ایران حکومت می کرد، مردم هدف بزرگ و مهمی را دنبال می کردند. آنها برای رسیدن به آن هدف، حتی از جان خودشان هم گذشتند. هدف آنها این بود که با شاه ظالم بجنگند و او را از ایران بیرون کنند. یکی از روزهایی که مردم به جنگ شاه رفتند، روز 17 شهریور سال 57 بود که مردم به خیابان ها آمدند و علیه شاه شعار دادند. سربازان شاه به آنها حمله کردند. عده زیادی از مردم شهید شدند. هدف مردم رسیدن به آزادی و استقلال بود و برای رسیدن به آن هدف تلاش زیادی کردند و بالاخره به هدف خود رسیدند؛ چون شاه در همان سال از ایران فرار کرد و مردم از دست او راحت شدند.
میدان شهداء
«میدان شهدا»! این اسم یادآور شجاعت تمام مردم ایران است. در هر شهری احتمالاً میدان شهدا وجود دارد. جاهایی که مردم به دست سربازان شاه شهید می شدند را به نام شهیدان نامگذاری می کردند. مثل میدان شهدای تهران که در آن تعداد زیادی از مردم شهید شدند.
آن روز 17 شهریور سال 1357 بود که مردم در میدان ژاله جمع شدند و علیه شاه شعار دادند. سربازان شاه تظاهرکنندگان بی گناه را شهید کردند. آن میدان که پرپرشدن گل های ایران را می دید، از آن روز به بعد «میدان شهدا» نامیده شد.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت فرارسیدن موسم حج ابراهیمی، پیام مهمی خطاب به برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان صادر نمودند. این پیام، امسال در حالی منتشر میشود که با کارشکنیهای حکّام سعودی، زائران جمهوری اسلامی ایران در مراسم حج بیتالله الحرام حضور ندارند.
حضرت آیتالله خامنهای در پیام امسال خود تأکید نمودند: «جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را بشناسند و واقعیت هتّاک و بیایمان و وابسته و مادّی آنان را بدرستی درک کنند؛ باید بهخاطر جنایاتی که در گسترهی جهان اسلام به بار آوردهاند، گریبان آنها را رها نکنند؛ باید بهخاطر رفتار ظالمانهی آنان با ضیوف الرّحمان، فکری اساسی برای مدیریّت حرمین شریفین و مسئلهی حج بکنند. کوتاهی در این وظیفه، آیندهی امّت اسلامی را با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد ساخت.»
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی که پیش از ظهر امروز (دوشنبه پانزدهم شهریور ۱۳۹۵) منتشر شد به شرح زیر است:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی سیّدنا محمّدٍ و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسانٍ الی یوم الدّین.
برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان!
موسم حج برای مسلمانان، موسم افتخار و شُکوه در چشم خلایق، و موسم نورانیّت دل و خشوع و ابتهال(۱) در برابر خالق است. حج، فریضهای قدسی و دنیوی و خدایی و مردمی است. از سویی فرمانِ «فَاذکُرُوا اللّهَ کَذِکرِکُم ءابآءَکُم اَو اَشَدَّ ذِکرًا»(۲) و «وَ اذکُرُوا اللّهَ فی اَیّامٍ مَعدوداتٍ»(۳) و از سویی خطابِ «اَلَّذی جَعَلناهُ لِلنّاسِ سَوآءَنِ العاکِفُ فیهِ وَالباد»(۴) ابعاد بیانتها و متفاوت آن را روشن میسازد.
در این فریضهی بینظیر، امنیّت زمان و مکان همچون نشانهای آشکار و ستارهای درخشان، دل انسانها را آرامش میبخشد و حجگزار را از محاصرهی عوامل ناامنی که از سوی ستمگران سلطهگر، همواره آحاد بشر را تهدید کرده است بیرون میکشد و لذّت ایمنی را در دورهای معیّن به او میچشاند.
حجّ ابراهیمی که اسلام به مسلمانان هدیه کرده است، مظهر عزّت و معنویّت و وحدت و شُکوه است؛ عظمت امّت اسلامی و اتّکاء آنان به قدرت لایزال الهی را به رخ بدخواهان و دشمنان میکِشد و فاصلهی آنان را با منجلاب فساد و حقارت و استضعافی که زورگویان و قلدران بینالمللی بر جوامع بشری تحمیل میکنند، برجسته میسازد. حجّ اسلامی و توحیدی، مظهر «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»(۵) است؛ جایگاه برائت از مشرکان و الفت و وحدت با مؤمنان است.
آنان که حج را به یک سفر زیارتی ـ سیاحتی فروکاسته و دشمنی و کینهی خود با ملّت مؤمن و انقلابی ایران را در زیر عنوان «سیاسی کردن حج» پنهان ساختهاند، شیطانهایی خُرد و حقیرند که از به خطر افتادنِ مطامع شیطان بزرگ، آمریکا، به خود میلرزند. حکّام سعودی که امسال صدّ عن سبیلالله و المسجد الحرام کرده(۶) و راه حجّاج غیور و مؤمن ایرانی به خانهی محبوب را بستهاند، گمراهانی روسیاهند که بقای خود بر اریکهی قدرت ظالمانه را در دفاع از مستکبران جهانی و همپیمانی با صهیونیسم و آمریکا و تلاش برای برآوردن خواستهی آنان میدانند و در این راه از هیچ خیانتی رویگردان نیستند.
اکنون قریب یک سال از حوادث مُدهش(۷) منا میگذرد که در آن، چند هزار نفر در روز عید و در لباس احرام، در زیر آفتاب و با لب تشنه، مظلومانه جان باختند؛ اندکی پیش از آن در مسجدالحرام نیز جمعی در حال عبادت و در طواف و نماز به خاک و خون کشیده شدند. حکّام سعودی در هر دو حادثه مقصّرند؛ این چیزی است که همهی حاضران و ناظران و تحلیلگران فنّی بر آن اتّفاقنظر دارند؛ و گمان عمدی بودن حادثه نیز از سوی برخی صاحبنظران مطرح شد. تعلّل و کوتاهی در نجات مجروحان نیمهجانی که جان شیفته و دل مشتاق آنان در عید قربان با زبان ذاکر و ترنّم آیات الهی همراه بود، نیز قطعی و مسلّم است. مردان قسیّالقلب و جنایتکار سعودی آنان را با جانباختگان، در کانتینرهای دربسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتّی رساندن آب به لبان تشنهی آنان، آنها را به شهادت رساندند. چند هزار خانواده از کشورهای گوناگون عزیزان خود را از دست دادند و ملّتهای آنان داغدار شدند. از جمهوری اسلامی نزدیک به پانصد نفر در میان شهدا بودند. دل خانوادهها همچنان مجروح و داغدار است و ملّت همچنان غمگین و خشمگین است.
حکّام سعودی به جای عذرخواهی و پشیمانی و تعقیب قضائیِ مقصّران مستقیمِ این حادثهی هولناک، با نهایت بیشرمی و وقاحت، حتّی از تشکیل هیئت حقیقتیاب بینالملل اسلامی نیز سر باز زدند؛ به جای ایستادن در جایگاه متّهم، در جایگاه مدّعی ایستادند و دشمنیِ دیرین خود با جمهوری اسلامی و با هر پرچم برافراشتهی اسلام در مقابله با کفر و استکبار را با خباثت و سَبُکسریِ بیشتر آشکار ساختند.
بوقهای تبلیغاتی آنان اعم از سیاستمدارانی که رفتار آنان در برابر صهیونیستها و آمریکا ننگ جهان اسلام است، تا مفتیان ناپرهیزکار و حرامخواری که آشکارا برخلاف کتاب و سنّت فتوا میدهند، تا پادوهای مطبوعاتی که حتّی وجدان حرفهای هم مانع دروغسازی و دروغگویی آنان نیست، تلاش بیهوده میکنند که جمهوری اسلامی را در محرومسازی حجّاج ایرانی از حجّ امسال، متّهم نشان دهند. حکّام فتنهانگیزی که با تشکیل و تجهیز گروههای تکفیری و شرور، دنیای اسلام را گرفتار جنگهای داخلی و قتل و جرح بیگناهان کردهاند و یمن و عراق و شام و لیبی و برخی دیگر از کشورها را به خون آغشتهاند؛ سیاستبازانِ از خدا بیخبری که دستِ دوستی به رژیم اشغالگر صهیونیست داده و چشم بر رنج و مصیبت جانکاه فلسطینیان بستهاند و دامنهی ظلم و خیانت خود را تا شهر و روستای بحرین گستردهاند؛ حاکمان بیدین و بیوجدانی که فاجعهی بزرگ منا را پدید آورده و با نام خادمان حرمین، حریم حرم امن الهی را شکسته و میهمانان خدای رحمان را در روز عید در منا و پیش از آن در مسجدالحرام قربانی کردهاند، اکنون از سیاسی نشدن حج دَم میزنند و دیگران را به گناهان بزرگی که خود مرتکب شده یا تسبیب(۸) کردهاند، متّهم میکنند. آنان مصداق کامل بیان روشنگر قرآن کریمند که فرمود: وَ اِذا تَوَلّىٰ سَعىٰ فِی الاَرضِ لِیُفسِدَ فیها وَ یُهلِکَ الحَرثَ وَ النَّسلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الفَساد * وَ اِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ اَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالاِثمِ فَحَسبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئسَ المِهاد.(۹)
امسال نیز بنا بر گزارشها، علاوه بر صدّ(۱۰) حجّاج ایرانی و برخی ملّتهای دیگر، حجّاج دیگر کشورها را در محدودهی کنترلهای نامعهود(۱۱) با کمک دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داده و خانهی امن الهی را برای همه ناامن کردهاند. جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را بشناسند و واقعیت هتّاک و بیایمان و وابسته و مادّی آنان را بدرستی درک کنند؛ باید بهخاطر جنایاتی که در گسترهی جهان اسلام به بار آوردهاند، گریبان آنها را رها نکنند؛ باید بهخاطر رفتار ظالمانهی آنان با ضیوف(۱۲) الرّحمان، فکری اساسی برای مدیریّت حرمین شریفین و مسئلهی حج بکنند. کوتاهی در این وظیفه، آیندهی امّت اسلامی را با مشکلات بزرگتری مواجه خواهد ساخت.
برادران و خواهران مسلمان! امسال جای حجّاج مشتاق و بااخلاص ایرانی در مراسم حج خالی است، ولی آنان با قلبهای خود حاضر و در کنار حاجیان از سراسر جهان و نگران حال آنان هستند، و دعا میکنند که شجرهی ملعونهی طواغیت نتوانند گزندی به آنان برسانند. برادران و خواهران ایرانیِ خود را در دعاها و عبادتها و مناجاتهای خود یاد کنید و برای رفع گرفتاریها از جوامع اسلامی و کوتاه شدن دست مستکبران و صهیونیستها و سرسپردگان آنها از امّت اسلامی دعا کنید.
اینجانب یاد شهدای منا و مسجدالحرام در سال گذشته و شهدای مکّه در سال ۶۶ (۱۳) را گرامی میدارم و از خدای عزّوجلّ برای آنان طلب مغفرت و رحمت و علوّ درجات میکنم و با سلام به حضرت بقیّةالله اعظم (روحی له الفداء) دعای مستجاب آن بزرگوار را برای اعتلای امّت اسلامی و نجات مسلمانان از فتنه و شرّ دشمنان طلب مینمایم.
و باللّه التّوفیق و علیه التُّکلان
سیّدعلی خامنهای
آخر ذیالقعده ۱۴۳۷
۹۵/۶/۱۲
۱) تضرّع
۲) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۰۰؛ «…همانگونه که پدران خود را به یاد میآورید، یا با یادکردنی بیشتر، خدا را به یاد آورید…»
۳) سورهی بقره، بخشی از آیهی ۲۰۳؛ « و خدا را در روزهای معیّن یاد کنید…»
۴) سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۵؛ «…که آن را برای مردم، اعم از مقیم در آنجا و بادیهنشین، یکسان قرار دادیم…»
۵) سورهی فتح، بخشی از آیهی ۲۹؛ «…بر کافران سختگیر و با همدیگر مهربان…»
۶) بازداشتن از راه خدا و مسجدالحرام
۷) هراسانگیز
۸) باعث شدن، موجب شدن
۹) سورهی بقره، آیهی ۲۰۵ و ۲۰۶؛ «و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش میکند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهکاری را دوست ندارد. چون به او گفته شود «از خدا پروا کن»، نخوت او را به گناه کشاند. پس جهنّم برای او بس است، و چه بد بستری است.»
۱۰) بازداشتن، مانع شدن
۱۱) غیر متداول، غیر معمول
۱۲) میهمانان
۱۳) فاجعهی جمعهی خونین مکه، نمونهای دیگر از خصومتهای آمریکا است که در روز ۹ مرداد ۱۳۶۶ (۶ ذیالحجه ۱۴۰۷ ق) در موسم حج و پس از مراسم برائت از شرک و مشرکین توسط حکام رژیم آل سعود روی داد و ضمن هتک حرمت آن حرم امن الهی، نزدیک به چهارصد ایرانی و غیر ایرانی -که اکثراً زنان بودند- به شهادت رسیدند و چندین برابر این تعداد نیز مجروح شدند.
چهاردهم شهریور ماه سالروز شهادت آیت الله قدوسی و شهید هوشنگ وحید دستجردی است که به دلیل خدمات ارزنده خود به انقلاب اسلامی توسط دشمنان اسلام به مقام رفیع شهادت دست یافتند .
شهید قدوسی در سال 1306 هجری شمسی در خانواده ای روحانی در شهر نهاوند به دنیا آمد و پس از سالها تلاش و دفاع از آرمانهای اسلام و سی و یک ماه خدمت به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی به دنبال انفجار یک بمب آتش زا در محل دادستانی کل انقلاب اسلامی به فیض شهادت نائل شد .
همچنین در چنین روزی سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی که خدمات ارزندهای را به میهن اسلامی ارایه کرده بود در سمت رییس شهربانی کل کشور در سال 1360 هجری شمسی و در حادثه بمب گذاری به درجه رفیع شهادت نائل شد.