ناگفته هایی از زندگی آیت الله شرعی
* اجازه از آیت الله العظمی گلپایگانی
آیت الله شب زنده دار طی سخنانی در این مراسم با اشاره به ارتباط آيتالله شرعی با مراجع تقلید اظهار داشت: در اجازهاي که مرحوم آيتالله گلپايگاني رحمة الله عليه براي ايشان نوشته بودند و به دست من رسيده نوشتهاند که: «و أنا أوصيه بالاحتياط في الدين و السعي في حوائج المؤمنين» و هر جا ايشان تشخيص ميداد که شخصی کمک لازم دارد، تمام وقت خودش، امکانات خودش و همه چيزش را براي کمک در اختيار او ميگذاشت و واقعاً برای کمک کردن، سر از پا نميشناخت.
استاد اخلاق حوزه یادآور شد: وقتی بعضي از طلاب محترمي که در مدرسه رضويه بودند، دچار کسالتهاي سخت می شدند، ايشان دائماً در خدمت آنها بود و اين روحيه را داشت آیت الله العظمي گلپايگاني(ره) هم در اجازه خود، دعا کرده اند که خدا ايشان را يک راهنما براي جامعه و مردم قرار دهد.
آیت الله حسین شب زنده دار گفت: از روز اولي که با خاندان محترم شرعي پیوند خویشاوندی داشتهان و خدمت مرحوم آيتالله آقاي حاج شيخ غلامحسين شرعی بودم، گواهي ميدهم که اين مرد مخلص بود يعني کارهایش براي خدا بود.
استاد اخلاق حوزه افزود: هيچ جا در ايشان انگيزههاي هوي و هوس نديدم و آثار بسيار ارزندهاي از نظر اخلاقي داشتند.
استاد اخلاق حوزه خاطر نشان کرد: پس از فوت آیت الله شرعی به همراه فرزندانشان خدمت آیت الله العظمي گلپايگاني رسیدیم و ایشان فرمودند؛ بعد از آیت الله العظمی بروجردی تشییع جنازه ای به این شکوه و عظمت ندیده بودم.
آیت الله شب زنده دار تصریح کرد: آيتالله العظمي مرعشی نجفي (ره) هم در اجازه روايتي که براي ايشان نوشته اند و نزد من است، ضمن سفارشهاي مختلف تاکید کرده اند تا می تواني نسبت به سادات مودت، احسان و احترام به خرج بده. و من گواه هستم هر جا ديدهام که يک سيد محترمي برخوردي با مرحوم آقاي حاج شيخ غلامحسين رضوان الله عليه داشته ايشان نهايت ادب و نهايت احترام را داشتند.
* غسل شهادت
استاد اخلاق حوزه افزود: وقتي امام خمینی (ره)میخواستند آن سخنراني تاريخي بسيار عجيب و ارزنده را در عاشورا در مدرسه فيضيه انجام بدهند، چون احتمال خطر بود، مرحوم آقاي حاج شيخ غلامحسين غسل کردند و رفتند. اينها يک تربيتهاي خاص ميخواهد، يک اخلاصهاي عجيب لازم دارد که انسان بخواهد در سخنراني يک مرجع عظيم الشأني که احتمال خطر دارد شرکت کند، غسل هم بکند و شرکت کند.
همچنین حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالکریم شرعی، فرزند آیت الله شرعی در سخنانی به بیان خاطراتی از ایشان پرداخت و گفت: بعضی اوقات آیت الله شرعی در مسجد حسین آباد به جای آیت الله گلپایگانی نماز میخواند. در یکی از شبها سائلی به مسجد آمد و بین نماز تقاضای کمک نمود، ایشان سفارش کرد تا به او کمک کنند. پس از آن یکی از نمازگزاران به آیت الله شرعی گفت: بعضی از فقرا دروغ میگویند و عادت به گدایی دارند. آقای شرعی در پاسخ گفت: اگر سائل راست بگوید ما برابر خدا چه جوابی داریم؟
* افتخار به نام غلامحسین
حجت الاسلام و المسلمین شرعی اظهار داشت: ایشان از نام امام حسین (ع) تعبیر به «آقا جان» میکرد و به اسمش که غلامحسین بود افتخار مینمود. هنگامی که منقبت سیدالشهداء (ع) را مطالعه میکرد، اشک میریخت و قطرات اشکش در صفحات کتاب نقش میبست. گاهی در عالم خواب گریه میکرد و وقتی از او سؤال میشد، میگفت: در عالم رؤیا روضه میخواندم.
فرزند آیت الله شرعی با ذکر خاطره ای از اجتماعی بودن آن عالم ربانی گفت: در نزدیکی خانه ایشان، مغازه نانوایی وجود داشت که ملک چند یتیم بود و نانوا حقوق آنان را نمیداد. حاج شیخ در ابتدا نانوا را نصیحت کرد و از او خواست تا حقوق یتیمان را بپردازد. از آن جا که نانوا با مسئولان دولتی ارتباط داشت، به نصیحتهای آقای شرعی توجهی نکرد، به همین دلیل گفت: نان خریدن از نانوایی غاصب حرام است. پس از این اعلام یکی دو روز نانوا بدون مشتری ماند و اهالی از کار نانوا با خبر شده از او اظهار تنفر کردند. پس از آن نانوا حقوق یتیمان را پرداخت.
*نگاهی به زندگی آن عالم ربانی
آیت الله حاج شیخ غلامحسین شرعی در سال 1279 شمسی در شهر داراب به دنیا آمد، پدرش از کاسبان سرشناس و به دلیل آشنایی با مسائل و احکام شرعی و انصاف و امانتداری در داد و ستد مورد اعتماد بازاریان شهر بود.
با سپری کردن دوران کودکی، در خانوادهای متدین و مقید به آداب و اخلاق شرعی، با تشویق و توصیه پدر و مادر، خواندن قرآن و نوشتن فارسی را آموخت و پس از آن، تحصیلات ابتدایی را گذراند. و از آن جا که پدر در دوران کودکی و نوجوانی با تربیت دینی خود زمزمة تحصیل علوم اهل بیت (ع) را در او به وجود آورده بود، برای تحقق بخشیدن به سفارش پدر به تحصیل علوم دینی روی آورد.
از آن جا که در داراب، حوزه علمیه فعال وجود نداشت، به شهر لار هجرت نمود و پس از مدتی با اجازه مادر در سال 1344 ق. برای ادامه تحصیل عازم نجف اشرف گردید.
در مدت پنج سال از محضر استادان بزرگ حوزه نجف ـ که در آن زمان مرکز تجمع و حضور استوانههای علم و دانش و اخلاق و عرفان بود ـ بهرههای علمی و عملی فراوانی برد و سپس به وطن بازگشت و سپس برای تکمیل تحصیلات و سکونت دائم در سال 1350 ه.ق. به قم مهاجرت نمود.
در قم در دروس خارج فقه و اصول بنیانگذار حوزه، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم شرکت نمود و پس از رحلت ایشان در حلقه درس خارج فقه و اصول آیات عظام: آقا سید محمدتقی خوانساری و صدرالدین صدر حاضر شد و از آنان اجازة اجتهاد و نقل روایت دریافت کرد. با ورود آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی به قم، به طور مرتب در مباحث فقهی و اصولی ایشان حاضر شد و به خاطر شایستگیهای علمی در شمار شاگردان برجستة ایشان قرار گرفت. وی از آیت الله العظمی بروجردی نیز اجازه اجتهاد دریافت نمود و در زمره فضلا و استادان برجسته درآمد.
* تعمیر مدرسه رضویه
آیت الله شرعی با ورود آیت الله العظمی بروجردی، به سبب ارتباط و مقبولیت نزد ایشان اقدام به تعمیرات اساسی ساختمان مدرسه رضویه کرده و امور وقفی مدرسه و تولیت آن را فعال کرد؛ به طوری که این مدرسه از مدارس معروف و مشهور و مرکز تربیت علما و فضلای بسیاری گردید.
* هجرت به داراب
آیت الله شرعی به امر آیت الله العظمی بروجردی یک سال در داراب ماند و از لحاظ فرهنگی و اجتماعی خدماتی شایسته نمود. از جمله فعالیتهای انقلابی وی در داراب، پیشگامی در مبارزه با تبلیغات تودهایها و دیگر گروهها و فرقههای منحرف در منطقه شیراز بود. آیت الله شرعی با سخنرانیهای روشنگرانه آگاهیهای لازم را به مردم میداد و به نقد و تحلیل افکار و اندیشههای مخالفان میپرداخت. با دلیل، تبلیغاتشان را خنثی میکرد و در این راه هیچ هراس به دل راه نمیداد.
* مبارزات سیاسی و انقلابی
از نمونههای فعالیت سیاسی و انقلابی آیت الله شرعی میتوان حمایت و دفاع او از آیت الله کاشانی و روحانیت در جریان ملی شدن صنعت نفت یاد کرد. از آغاز نهضت امام خمینی نیز، وی از یاران امام بود و در جلساتی که برای رفع گرفتاریهای امام و یاران ایشان تشکیل میشد، حضور مییافت و با بیان و قلم حمایت میکرد.
هنگامی که فرزندش آیت الله محمد علی شرعی در آغاز نهضت در حوالی مشهد اردهال کاشان به خاطر سخنرانی و حمایت از امام دستگیر و بازداشت شد، اجازه نداد کسی برای آزادیاش وساطت یا توصیه کند. او میگفت: خون فرزند من از دیگران رنگینتر نیست و نباید به ظلمه متوسل شد.
* علاقه به امام زمان (عج)
آیت الله محمد علی شرعی فرزند دیگر ایشان و مدیر سابق حوزه های علمیه خواهران میگوید: پدرم علاقة شدیدی به مسجد جمکران و توسل در آن مکان داشت. گاهی چهل شب چهارشنبه با برخی از دوستان و رفقایش برای نماز و دعا و توسلات به آن جا میرفت و آرزوی افاضات و تشرف محضر حضرت ولّی عصر (ع) را میکرد.
وی ادامه میدهد:
وقتی نوجوان بودیم جمعهها ما را همراه خود به زیارت قبور امامزادگان، علما و مادرش میبرد پس از قرأئت حمد و سوره، صاحبان قبر را معرفی، خدمات و آثار آنان را ذکر میکرد. وقتی بر سر قبر مادرش حاضر میشدیم میگفت: من دعا میکنم شما آمین بگویید؛ زیرا یکی از جاهای استجابت دعا این جا است.
* آثار
از آیتالله شرعی، آثار مکتوبی نیز به جای مانده است. دفاتر و مجموعههای اشعار فارسی و عربی در مدایح و مراثی اهل بیت (ع)، مواعظ و نصایح، ادعیه مجرب، احادیث منتخب، طب و بهداشت، کشکول، تقریرات دروس خارج، و حاشیه بر برخی از ابواب کتاب فقهی «عروة الوثقی» از جمله این آثار است.
* شاگردان
در طول زمان حضور وی در قم، فضلای زیادی از محضرش بهره بردند از جمله: آیت الله شب زنده دار، آیت الله کریمی جهرمی، آیت الله محمد علی شرعی و حجت الاسلام محمد جعفر امامی.
* وفات
سرانجام این عالم ربانی، در 24 صفر سال 1391ق برابر با 31/1/1350 ش در قم به دیار باقی شتافت.
پیکر پاکش با حضور قشرهای مختلف مردم قم، طلاب، فضلا و علمای اعلام تشییع و پس از اقامه نماز توسط آیتالله العظمی گلپایگانی در ضلع جنوبی قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
* وصیتها
عقاید من همان است که در متن زیارت جامعه آمده است.
شما به خدا اعتقاد داشته باشید! خدای کریم نیاز شما را رفع و حاجت و خواسته شما را برآورده میکند، نباید عجله کنید!
برای سخنرانی و منبر از قبل خود را آماده کنید و بامطالعه حرف بزنید! کلمات را صحیح، اعراب آیات قرآن و احادیث را با دقت و درست بخوانید!
شما کارهایتان را به درستی و خوب انجام دهید، خدا کارش را انجام میدهد.
طلاب و اهل علم باید در رفتار، گفتار، کردار خود به احکام و آداب اسلامی مقید باشند و این تقید به احکام در روحانی باید به صورت ملکه و عادت در آمده باشد.