سیره سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی
چکیده تحقیق پایانی سرکار خانم مریم مشی با موضوع سیره سیاسی اجتماعی امام حسن مجتبی که حائز رتبه برتر مسابقات بسیج استان فارس شده اند را روی وبلاگ مدرسه قرار دادیم تا دوستان علاقمند از آن استفاده کنند.
چکیده
حوزه کاری انسان هر چه بیشتر و مسئولیتش سنگین تر باشد، درایت، تدبیر و عاقبت اندیشی بیشتری می طلبد، تا اساس کارها محکم شده و سریع تر و بهتر به سامان برسد.
رسول خدا(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) این چنین بودند و به گونه ای در مسائل اجتماعی تصمیم گیری می کردند که هرگز پشیمان نمی شدند و بدون هیچ تردیدی کارهایشان را حساب شده و با عاقبت اندیشی انجام دادند.
پاسداری از اسلام ناب محمدی اولین و سنگین ترین وظیفه معصومین بوده و ایشان به گونه ای وصف ناشدنی بر انجام این مهم کوشیده اند و در این راه گرچه همگی گرفتار تیغ دشمن گشته، یا زهر راه نوشیده اند. ولی آیین پاک خدا را از لابه لای حوادث بر فراز و نشیب تاریخ گذارده اند به دست اهلش سپرده اند. آنان، گاهی با سکوت و صلح و گاه با شمشیر و خون و زمانی با فریاد و سخن با درایت و تدبیر به عاقبیت مکتب اندیشه کرده اند.
یکی از مهمترین مسائلی که امام حسن(ع) در دوران کودکی خود درک کرد در کنار پیامبر و حضور داشتن با او در اجتماع است پیامبر برای اثبات حقانیت اهل بیت خود، و برای معرفی و شناساندن جانشینان بعد از خود آن دو کودک (امام حسن و حسین(علیها السلام) را به همراه پدرشان در صحنه های سیاسی مختلفی از جمله ماجرای مباهله، بیعت رضوان و گواهی حسنین در نوشته ثقلیف شرکت می داد.
امام حسن(ع) در زمان خلفای سه گانه فعالیت های خاصی انجام می داد و حتی از دفاع اسلام و گسترش اسلام حقیقی دست بر دار نبود و با توجه به غضب خلافت از امیرالمومنین و خانه نشین کردن او باز هم زیر نظر پدر نقش خاصی را ایفا می کرد از جمله وداع با ابوذر، معاصره عثمان، حضور در مجرای فدک.
امام حسن(ع) در زمان حکومت پدر هم نقش های مهمی بر عهده داشت از جمله تولیت موقوفات و صدقات از طرف پدر و در فراخوانی مردم کوفه در جنگ جمل ایثار در معرکه صفین و امام جمعه موقت در زمانی که امام علی(ع) به علت های خاصی قادر به حضور نبود و بهم ریخته بود و در ابتدا مردم با امام بیعت کردند ولی بعد به خاطر موقعیت های سیاسی که وجود داشت از بیعت با امام خودداری می کردند.
در همین زمان هم معاویه دست از تزویر و نفاق بر نمی داشت و در پشت پرده توطئه چینی می کرد، امام تصمیم بر جنگ با معاویه گرفت ولی چون یاران خود را اندک دید و از سویی هم از طرف معاویه درخواست صلح مطرح شده، دیگر جنگ را ادامه نداد و صلح را پذیرفت و امام با پذیرفتن صلح با اعتراضاتی از سوی یاران و دشمنان مواجه شد ولی امام با مفادی که در صلح بیان کردند به آنان نشان دادند که این صلح به صلاح همه است و از خونریزی هم جلوگیری می کند و اسلام هم حفظ می شود.
در این صلح نامه مفادی مطرح شد از جمله اینکه معاویه حق ندارد خود را امیرالمومنین بخواند و برای خود جانشین تعیین کند و شیعیان از آزار و اذیت او در امان باشند از بیت المال اعمال حقی برای شیعیان و حسن و حسین(ع) کنار گذاشته شود و …
ولی معاویه بعد از پذیرفتن صلح، حتی یکی از شروط را رعایت نکرد و سالوس و چهره واقعی خود را به همگان نشان داد.
امام بعد از اینکه از عملکردهای معاویه و سرکردهای او به ستوه آمده بود کوفه را به قصد مدینه ترک کرد و در آنجا به نشر اسلام و تربیت شاگردان و اختفاگری بر ضد بنی امیه پرداخت ولی معاویه باز هم امام حسن(ع) را در آنجا مانع منافع خود می دید به همین دلیل تصمیم به قتل امام گرفت و او را به دست همسرش با وعده و وعیدهای بسیار به شهادت رساند.
برای بررسی این موضوع از منابع تاریخی، روایی استفاده شده است از جمله بحارالانوار، کشف الغمه، صلح امام حسن(ع) و مظلوم آل عبا….
کلید واژه: سیره، سیاسی، اجتماع، اجتماعی، امام، حسن، خلیفه.