مقدمه ظهور
این انقلاب همواره در پناه خداوند متعال و زیر سایه ی حضرت ولی عصر(عج) تا به حال توانسته است پستی و بلندی های ناشی از فتنه و فتنه گران را با موفقیت طی نموده و از این به بعد هم به حمد الهی خواهد توانست با برقراری صلح و عدالت زمینه ساز ظهور ولی نعمت و مولایمان باشد.
انتظار قيام يک مصلح بزرگ جهاني، انتظار انقلاب و دگرگوني و تحولي است که وسيعترين و اساسيترين انقلابهاي انساني در طول تاريخ بشر است. انقلابي که عمومي، همگاني و جهاني است و تمام شئون و جوانب زندگي انسانها را شامل ميشود، در اين ميان، انقلابي که بيش از هر انقلاب ديگري در مسير انقلاب جهاني حضرت مهدي (عج) ولو در سطح منطقهاي و ملي قدم نهاده است، انقلاب اسلامي ايران ميباشد. انقلاب اسلامي ايران، نمونه و الگوي بسيار کوچکي از حکومت عدل و داد حضرت مهدي (عج) است. مباني فکري و نظري، اهداف و عوامل ايجاد کننده انقلاب، رهبري و چشم انداز آينده آن چيزي است که اين دو انقلاب را بيش از پيش به هم شبيه ميسازد و انقلاب اسلامي ايران در جايگاه نمونه کوچکي از انقلاب جهاني حضرت مهدي (عج) مطرح ميگردد.(۱)
این موجی که امروز کشورهای عربی را فرا گرفته (قیام مردم تونس ؛ مصر،اردن و…)، از دریای بیکران انقلاب اسلامی ایران است و دنیای امروز دنیایی است که اسلام در برابر غرب قیام کرده و شیعه وسنی در کنار هم در برابر استبداد قیام کرده اند و کم کم راه برای پیروزی اسلام باز خواهد شد و اینها همه زمینه ساز ظهور و قیام حضرت حجت(عج) است. وقوع انقلاب اسلامی ایران به خواست خداوند و به دست امام خمینی (ره) یکی از اتفاقاتی بود که شگفتی نه تنها جهان اسلام بلکه تمامی جهانیان را برانگیخت. حتی برخی نزدیکان امام هم ایشان را از ادامه ی مسیری که انتخاب نموده بودند منع می کردند؛ اما همگان دیدند که این مرد بزرگ یکه و تنها و فقط به پشتیبانی مردمی که زخم خورده ی شاه ملعون بودند، چنان انقلابی برپا کردند که انگشت تعجب همگان به دهان ماند و همین انقلاب زمینه ساز انقلاب های دیگری در سطح جهان گردید. در طی این چندین و چند سال دشمنان با طرح ها و نقشه های مختلف سعی بر براندازی این انقلاب داشته و دارند اما ؛ این انقلاب همواره در پناه خداوند متعال و زیر سایه ی حضرت ولی عصر(عج) تا به حال توانسته است پستی و بلندی های ناشی از فتنه و فتنه گران را با موفقیت طی نموده و از این به بعد هم به حمد الهی خواهد توانست با برقراری صلح و عدالت زمینه ساز ظهور ولی نعمت و مولایمان باشد.
به گونه ای که امام خمینی(ره) فرمودند:«انقلاب ما نقطة شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام، به پرچمداري حضرت حجت ارواحنا فداه است كه خداوند بر همة مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.(۲) »
درواقع صاحب اصلی انقلاب اسلامی ایران حضرت مهدی علیه السلام است و این انقلاب با امدادهای غیبی الهی و دعای خیر حضرت مهدی علیه السلام به پیروزی رسید و تا كنون پایدار مانده و ان شاءالله به بزرگترین انقلاب الهی تاریخ زندگانی بشر،انقلاب جهانی مهدوی متصّل خواهد شد. این حقیقت در احادیث پیامبر اکرم و امامان علیه السّلام پیش بینی گردیده است.
“پيامبر صلّي الله عليه و آله فرمودند: مردم از مشرق قيام ميكنند و زمينه را براي انقلاب جهاني مهدي (عج) فراهم ميسازند. امام صادق عليه السّلام: خداوند سبحان قم و اهلش را براي رساندن پيام اسلام قائم مقام حضرت ولي عصر ميگرداند و دانش از اين شهر به شرق و غرب عالم منتشر ميگردد و آن گاه قائم ظهور ميكند. (۳) “
امام باقر عليه السّلام: “ميبينم گروهي از مشرق زمين قيام ميكنند و طالب حق ميباشند امّا آنان را اجابت نميكنند، مجدداً بر خواستههايشان پافشاري ميكنند امّا مخالفان نميپذيرند وقتي چنين وضعي را مشاهده ميكنند، شمشيرها را به دوش كشيده و در مقابل دشمن ميايستند. اين جاست كه پاسخ مثبت ميگيرند امّا اين بار هم نميپذيرند تا اين كه همگي با هم قيام ميكنند و آن چه به دست ميآورند (انقلاب) جز به دست تواناي صاحب شما (حضرت مهدي (عج)) به كس ديگري نميسپرند. كشتههاي آنان شهيد محسوب ميگردد، اگر من آن زمان را درك ميكردم خويشتن را براي صاحب اين امر نگه ميداشتم. (۴) “
قیام امام خمینی به طور عملی زمینه ساز انقلاب بزرگ مهدوی است این مساله را با توجه به متناسب بودن دستاوردهای این انقلاب، با هدفهای انقلاب امام مهدی (عج) استدلال می کنیم و این استدلال نقش مهمی در اثبات صحت این احادیث دارد با توجه به اینکه احادیث از سرچشمه های وحی صادر شده است، حتی اگر سندهای آنها مورد خدشه باشد; آنچه که نهضت امام خمینی به وجود آورده، با آنچه این اخبار از آن خبر داده تطبیق می کند. هر چند این اخبار بیش از هزار سال پیش از وقوع این نهضت صادر شده است، یعنی در زمانی که اوضاع آن روز طوری نبوده که حتی اشاره ای بر آنچه که این احادیث از آن خبر می دهند، {مثل نقش ایران در زمینه سازی برای ظهور امام مهدی موعود (عج) } وجود داشته باشد و این ثابت می کند که آنچه از اخبار وارد شده، اخباری غیبی است که صدور آن جز از سرچشمه وحی، یا از کسی که از اخبار غیبی آگاه است، ممکن نیست. انقلاب ما، زنگ بیدارباشی است برای تحول بزرگی که جهان، قرن ها در انتظار تحقق آن است. تحول بزرگی که به حاکمیت کفر و استکبار پایان می دهد و بساط ظلم و بی عدالتی را از پهنه گیتی برمی چیند . بینش عمیق نسبت به حق تعالی و اطاعت او، معرفت و اطاعت از امام، فنا در امام و آرمان های او، سجایای اخلاقی، ساده زیستی و مردمی بودن، عدالت خواهی، جهادگری و شهادت طلبی، شجاعت، قاطعیت، ادای حقوق امام، عشق به مردم و مستضعفان، تهجد و پارسایی، اعتقاد راسخ به فرهنگ زمینه سازی مهدویت، برخاسته شدن از دل مردم و مستضعفین، پیروی از ولی فقیه، عشق به قرآن و تفسیر، جوان گرایی، سخت کوشی، عاشورایی بودن، فروتنی در برابر مؤمنان و گردن فرازی در مقابل کافران و سلمان گونه و مالک گونه از خصایص و ویژگی های یک نظام اسلامی وزمینه ساز است.(۵)
پی نوشت ها:
۱- روزنامه رسالت -1389/05/03 – مقاله انقلاب ايران، زمينهساز انقلاب منجي –نویسنده: حميدرضا جوادي-http://www.resalat-news.com/Fa/?code=33582
۲- صحيفة نور امام خمینی، ج 21، ص 180.
۳- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، حديث 4088؛ و عقد الدرر، ص 125، به نقل از زمينه سازان ظهور، اسدالله شهيدي، ص 196، چ پرهيزگار قم
۴- بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج 52، ص 243، چ اسلاميه.
۵- کتاب “با جاری انتظار” – تالیف حجت الاسلام والمسلمین سید مسعودپور سید آقایی – انتشارات مؤسسه آینده روشن
هر انقلاب و نهضت، برای رسیدن به اهداف عالی خود، به مقدمات و آمادگیهایی نیاز دارد. دعوت و قیام جهانی و فراگیر حضرت ولی عصر (علیه السلام) نیز به زمینهها و شرایطی نیاز دارد که بخشی از آنها را افراد جامعه بشری آماده میکنند و با تشکیل یک حکومت و انقلاب برخاسته از متن جامعه که بر احیای ارزشهای فراموش شده مبتنی است و در راستای اهداف و شعارهای بلند حضرت بقیة الله الاعظم (علیه السلام) حرکت میکند، میتواند شرایط و زمینه را برای ظهور حضرت فراهم کند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است:
یخرج ناس من المشرق فیوطئون [یمهّدون] للمهدی یعنی سلطانه؛ گروهی از مردم از طرف مشرق خروج میکنند پس آماده میکنند برای مهدی (علیه السلام) حکومتش را.
در این راستا، امام راحل، معمار بزرگ انقلاب و بنیانگذار این نظام الهی فرمود:
ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی (صلی الله علیه و آله) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان (علیهم السلام) هموار میکنیم.
امام خمینی در بخشی دیگر، انقلاب ایران را شروع انقلاب حضرت مهدی (علیه السلام) میداند:
انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (علیه السلام) است که خداوند، به همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.
ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی (صلی الله علیه و آله) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا، راه را برای ظهور منجی و مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان (علیهم السلام) هموار میکنیم
مقام معظم رهبری نیز فرمود:
… اولین قدم برای حاکمیت اسلام و برای نزدیک شدن ملتهای مسلمان به عهد ظهور مهدی موعود (علیه السلام) به وسیله ملت ایران برداشته شده است و آن، ایجاد حاکمیت قرآن است.
ایشان رابطه این دو انقلاب را به اینگونه تبیین میفرماید:
انقلاب ما، در راه آن هدفی که امام زمان (علیه السلام) برای تأمین آن هدف مبعوث میشود و ظاهر میشود یک مقدمه لازم و یک گام بزرگ بوده [است]. ما اگر این گام بزرگ را برنمیداشتیم، یقیناً ظهور ولی عصر (علیه السلام) به عقب میافتاد. شما مردم ایران و مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدهاند، بدانید و شما ای امام بزرگوار امت! بدانید ـ که بهتر از ما میدانید. ـ شما موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سر منزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی عصر (علیه السلام) شدید. شما یک قدم، این بار را به منزل نزدیکتر کردید.
آری؛ انقلاب اسلامی ایران، همچنان که برخاسته از اعتقاد به امامت است، زمینه ساز قیام و حکومت امام مهدی (علیه السلام) نیز است.
پینوشتها:
1. بحار الانوار، ج51، ص87.
2. صحیفهء نور، ج20، ص132.
3. همان، ج21، ص108.
4. خطبههای نماز جمعه تهران، تاریخ 6/4/59.
این موضوع از مسائل بسیار بدیهی برای همگان است. تیره گی روابط بین امین و مامون به امام این فرصت را داد تا به وظایف رسالت خود عمل کند و به کوشش و فعالیت خویش بیفزاید. شیعیانش نیز این فرصت را یافتند که مرتب با او در تماس بوده از راهنماییهایش بهره ببرند. پس در نتیجه، امام رضا از مزایای منحصر به فردی سود می جست و توانست راهی را بپیماید که به تحکیم موقعیت و گسترش نفوذش در قسمتهای مختلف حکومت اسلامی بیانجامد حتی روزی امام به مامون که سخن از ولایتعهدی می راند، گفت: «. . . این امر هرگز نعمتی برایم نیفزوده است. من در مدینه که بودم دستخطم در شرق و غرب اجرا می شد. در آن موقع، استر خود را سوار می شدم و آرام کوچه های مدینه را می پیمودم و این از همه چیز برایم مطلوبتر می نمود. . . » (3).
در نامه ای که مامون از امام تقاضا می کند که اصول و فروع دین را برایش توضیح دهد، او را چنین خطاب می کند: «ای حجت خدا بر خلق، معدن علم و کسی که پیروی از او واجب می باشد. . . » (4). مامون او را «برادرم » و «ای آقای من » خطاب می کرد.
در توصیف امام، مامون برای عباسیان چنین نگاشته بود: «. . . اما اینکه برای علی بن موسی بیعت می خواهم، پس از احراز شایستگی او برای این امر و گزینش وی از سوی خودم است. . . اما اینکه پرسیده اید آیا مامون در زمینه این بیعت بینش کافی داشته، بدانید که من هرگز با او بیعت نکرده مگر با داشتن بینایی کامل و علم به اینکه کسی در زمین باقی نمانده که به لحاظ فضیلت و پاکدامنی از او وضع روشنتری داشته و یا به لحاظ پارسایی، زهد در دنیا و آزادگی بر او فزونی گرفته باشد. کسی از او بهتر جلب خشنودی خاص و عام را نمی کند و نه در برابر خدا از وی استوارتر کسی دیگر یافت می شود. . . » (5).
از یادآوری این مطالب به وضوح به خصوصیات امام، موقعیت و منش وی پی می بریم، مگر نگفته اند که: «فضیلت آن است که دشمنان بر آن گواهی دهند»؟
باز از چیزهایی که دلالت بر بزرگی و شوکت امام دارد، روایتی است که گزارش کننده چنین نقل می کند: «من در معیت امام بر مامون وارد شدم. مجلس مملو از جمعیت بود، محمد بن جعفر را گروهی از طالبیان و هاشمیان احاطه کرده بودند و فرماندهان نیز حضور داشتند. به مجرد ورود ما، مامون از جا برخاست، محمد بن جعفر و تمام افراد بنی هاشم نیز بر پا شدند. آنگاه امام و مامون در کنار هم نشستند، ولی دیگران همچنان ایستاده بودند تا امام همه را اذن جلوس داد. آنگاه ساعتی بگذشت و مامون همچنان غرق توجه به امام بود. . . » (6).
(1) بحار / 49 / ص 95 - عیون اخبار الرضا / 2 / ص 183 و سایر کتابها.
(2) مروج الذهب / 3 / ص 441 - الکامل، ابن اثیر / 5 / ص 183 - الاداب السلطانیة / ص 217 - طبری / 11 / ص 1013 (چاپ لندن) - مختصر تاریخ الدول / ص 134 - تجارب الامم / 6 / ص 436.
(3) بحار / 49 / ص 155، 144 - الکافی / 8 / ص 151 - عیون اخبار الرضا / 2 / ص 167.
(4) نظریة الامامة / ص 388.
(5) متن عربی این نامه در پایان اصل کتاب آمده است.
(6) مسند الامام الرضا / 2 / ص 76 - بحار / 49 / ص 175 - عیون اخبار الرضا / 2 / ص 156.
امام رضا علیه السلام فرمود:
امام حسن علیه السلام در موقع مرگ گریه می کرد. عرض کردند شما چرا گریه می کنید در حالی که جایگاه بلندی نزد پیامبر دارید و بیست مرتبه پیاده به سفر حج رفته اید و تمامی امول، حتی کفش هایتان را سه مرتبه در راه خدا داده اید؟!
فرمود: إنّما أبکی لِخِصلتَین: لهول المطّلع و فراق الاخیه
فرمود به دو چیز اشک می ریزم: یکی هول مطلع«یعنی ایستادن در روز قیامت و گرفتاری های گوناگون پس از مرگ» و دیگر فراق و دوری از دوستان.(1)
مرحوم شیخ صدوق، طبرسی و دیگر بزرگان به نقل از ابراهیم بن عباس حکایت می کنند:
در طول مدتی که در محضر مبارک امام علی ابن موسی الرضا علیه اسلام بودم و در محافل و مجالس گوناگون، همراه با آن حضرت شرکت داشتم هرگز ندیدم سخنی و مطلبی در مسائل دین و امور مختلف از آن حضرت سوال شود، مگر آن که بهتر و شیوا تر از همه پاسخ می فرمود و در همه علوم و فنون به طور کامل اگه و آشنا بود و نیز جوابی را که بیان می نمود در حد عالی قانع کننده بود، و کسی را نیافتم که از او آشنا تر باشد.
همچنین مامون در هر فرصت مناسبی به شیوه های مختلفی، سمی داشت تا آن حضرت را مورد سوال و آزمایش قرار بدهد، ولی امام رضا علیه السلام در هیچ اموری درمانده نگشت، بلکه در هر رابطه ای که از آن حضرت سوال می شد، به نحو صحیح و کامل پاسخ و بیان می فرمود. معمولا مطالب و جواب سوال هایی که حضرت بیان می فرمود، گرفته شده از آیات شریفه قرآن بود. آن حضرت قرآن را هر سه روز یک مرتبه ختم می کرد و می فرمود:
اگر بخواهم می توانم قرآن را کمتر از این مدت هم ختم کنم و تلاوت نمایم. من به هر آیه ای از آیات قرآن که مرور می کنم، درباره ی آن تامل می کنم و می اندیشم که پیرامون چه موضوعی می باشد و در چه رابطه ای، یا چه حادثه ای سخن به میان آورده و در چه زمانی فرود آمده.
هرگز بدون تدبر و تامل در آیات شریفه، از آن ها رد نمی شوم، به همین جهت است که مدت سه روز طول می کشد تا قرآن را تلاوت و ختم کنم.(2)
منابع:
1- بحار الانوار، ج 43، ص 331، آیات الولایه، ص 293.
2-اعلام الوری طبرسی، ج2، ص 63؛ عیون الاخبار الرضا، ج2، ص180.
امام حسن علیه السلام فرمودند:
ای فرزند آدم تو از روزی که شکم مادر را ترک گفتی و قدم به زمین گذاردی، پیوسته سرگرم نابود کردن عمر خویش هستی. از فرصت زندگی استفاده کن و از آنچه اکنون در دست داری برای منازلی که در پیش داری بهره بردار، که افراد با ایمان از دنیا زاد و توشه برای فردای خود تهیه می کنند و افراد بی ایمان تنها از آن لذت و کامروایی می خواهند.
روزی حضرت مجتبی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرد و به آنان فرمود: همه شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می رود که بزرگان فردا باشید، دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید و هر کدام که حافظه قوی ندارید و نمی توانید در مجلس درس، مطلب استاد را ضبط کنید، آن ها را بنویسید و نوشته ها را در منزل نگه داری کنید تا در موقع لزوم به آن مراجعه کنید.(1)
امام حسن علیه السلام:
تعجب می کنم از کسانی که در غذای جسم خود فکر می کنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تعقل می نمایند: شکم را از طعام مضر حفظ می کنند ولی باک ندارند که افکار پلیدی در روان آن ها وارد شود.
امام حسن بهترین لباس های خود را در موقع نماز در بر می کرد، کسانی از آن حضرت سبب این کار را پرسش کردند، در جواب فرمود: خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد به این جهت خود را در پیشگاه الهی زینت می کنم. خداوندام فرموده با زینت های خود در مساجد حاضر شوید.(2)
امام صادق علیه السلام فرمود: امام حسن عابدترین مردمان زمان خویش بود و هم با فضیلت ترین بود. هر گاه به سفر حج می رفت با پای پیاده و گاهی با پای برهنه راه می پیمود و چون به یاد مرگ و قبر و زنده شدن مردگان و گذشتن از صراط می افتاد، اشک می ریخت و چوب به یاد عرض اعمال می افتاد فریاد می کشید و مدهوش می گشت.
«و کانَ إذا قامَ فی صلاتِهِ تَرتَعِدُ فرا نفسه بینَ یدی ربِّه عزوجلَّ؛ همین که به نماز می ایستاد بند های بدنش می لرزدید به جهت آن که خود را در مقال پروردگار خویش می دید.»
منابع:
1- الحدیث، جلد1، ص 62.
2-مناقب، ج 3، ص 400.
برگرفته از کتاب: سیره عملی اهل بیت علیه السلام، حضرت امام حسن علیه السلام، چاپ چهارم، تربت؛ فیض کاشانی، 1387.