شهید بانو نرژا
نام پدر: محبعلی متولد: 1322- لنگرود
تاریخ شهادت: 21/11/1357 محل شهادت: تهران
نحوه شهادت: در نهضت اسلامی شغل: کمک بهیاری
شهید بانو نرژا در سال 1322 در شهرستان لنگرود متولد شد. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم ادامه داد؛ سپس شغل کمک بهیاری را انتخاب کرد و در بیمارستان شهدای تجریش مشغول به کار شد. پس از ازدواج، صاحب سه فرزند (دو دختر و یک پسر) شد.
در روز 21 بهمن 1357 که اوج انقلاب بود و هرلحظه بر تعداد شهدا و مجروحین افزوده می شد، این شهید بزرگوار به همراه عده ای از پزشکان و پرستاران با تعدادی از مجروحین را از خیابان دماوند به بیمارستان تجریش انتقال دادند و در مرحله دوم در همین خیابان، آمبولانس آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفت و در پی آن، پیوند با حضرت دوست را برگزید. این شهید عزیز که در حال کمک به مجروحان حادثه نیروی هوایی به شهادت رسید، در هنگام شهادت با داشتن دو فرزند، سرپرستی دو برادر و یک خواهر یتیم خود را نیز برعهده داشت.
آیا آنان که این گونه عاشقانه در راه خدا به خدمت خلق می پردازند، نمی بایست از سوی دوست گلچین شوند و به وصال معبود نایل شوند. بی تردید شهادت جامه ای است که بر قامت این سرو قامتان ببریده اند.
نثار روح بزرگش صلوات تقدیم نمایید.
منبع: جمعی از نویسندگان، آیینه و شقایق (یادنامه شهدای زن استان تهران (جلد دوم)، تهران، انتشارات منطقه مقاومت بسیج استان تهران،
چکیده
کسب و کار ابتدائی ترین سطح نظام اقتصادی هر جامعه ای را تشکیل می دهد. به عنوان پایه و اساس نظام اقتصادی جوامع به شمار می رود. اسلام قوانین و تعالیم مخصوصی را برای کسب و کار و درآمد افراد یک جامعه اسلامی در نظر گرفته است. اساس آن کسب و کار مشروع و کسب روزی حلال است. دین اسلام به پیروانش اجازه نمی¬دهد به هر شیوه و روشی کسب درآمد کنند، اجازه نمی دهد هر کسب و کاری را برگزینند، اجازه نمی¬دهد با ضرر و زیان به افراد یک جامعه کسب درآمد کنند، از این جهت در احکام اسلامی قبل از هر مسأله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می¬کند.
در قرآن نیز به عنوان اولین منبع احکام دینی در اسلام، آیات متعددی دیده می شود. که تمام بندگان را به کسب روزی حلال و دوری از حرام خوری دعوت می¬کند. نگاهی به زندگی انبیاء و اولیاء و معصومین علیهم السلام به عنوان الگوی کامل، نشان دهنده این واقعیت است که آن ها در اعمال و رفتار و گفتار خود تمام هدف و سعی شان کسب روزی حلال و مبارزه با حرام خوری بوده است. امروزه به دلیل ضعیف شدن اعتقاد مذهبی در بین مردم و رواج فرهنگ سرمایه داری و تجمل گرایی و تبلیغات غلط رسانه ها و تربیت غلط خانوادگی و ناامنی شغلی و بیکاری و شیوع فساد اقتصادی از سوی متولیان اقتصادی و اداری در جامعه مثل اختلاس و رشوه و غیره و از همه مهم تر عدم آگاهی مردم از احکام داد و ستد و حلال و حرام شغلی این نوع کسب و درآمد به صورت تدریجی شیوع پیدا کرده است.
آثار شوم و زیان بار این مسأله نه تنها خود مرتکب کننده را دربرمی¬گیرد بلکه نسل فرزندان و جامعه او را نیز آلوده خواهد کرد. در یک نگاه عمیق ریشه و منشأ بسیاری از انحرافات و خشونت ها و فحشا و اختلاف طبقاتی ها و نزول بلاها و از بین رفتن و سست شدن ارکان نظامی و سیاسی حکومت ها از رواج این معضل شوم می¬باشد.
در جهت مقابله با این معضل در جامعه فرد و خانواده و مسئولین فرهنگی و مسئولین نظارتی و قضائی نقش مهمی ایفا می¬کنند. هر فردی می¬تواند با ایجاد تقوای الهی و الگوگیری مناسب در کسب و کار خود را از دنیای حرام دور سازد.
والدین در خانواده ها با تربیت فرزندان عقل گرا و آموزش صحیح احکام مالی و اقتصادی به آن ها و با رفتار و اعمال خود مثل دقت در کسب درآمد حلال و توجه دقیق به اموال عمومی و یتیمان می¬توانند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند.
مسئولین فرهنگی و نظارتی و قضایی نیز می¬توانند با برنامه ریزی هدفمند «فرهنگ کسب حلال و دوری از حرام» را در بین مردم جامعه زمینه سازی کنند.
کلیدواژه ها: کسب، مال، حلال، حرام، احتکار، ربا
محقق: آسیه توفیقی
استاد راهنما: سر کار خانم نجمه رضوی
استاد داور: سر کار خانم طیبه فلاح زاده
تاریخ دفاع: 1/9/94
امتیاز : عالی (19.60)
چکیده
نماز از مهم ترین سفارش های پیامبران بوده و از آشکار ترین نمونه ها و عبادت و بندگی خدا است. شیطان نیز چون به اهمیت و مرتبه نماز و تایید بسیار آن در بهروزی آدمیان اگاه است، می کوشد انسان را از نماز دور سازد. به گونه ای که اگر فرد نماز می خواند نمازی نباشد که خدا از او انتظار دارد. با این حال شیطان چندان قادر نیست که انسان را برنداشتن حضور قلب در نماز مجبور کند، بلکه فرد می تواند با فراهم آوردن حضور قلب از برکت های ذاتی نماز که معراج مومن است بهره مند شود.
خشوع نمازگزار در برابر عظمت خداوند سبحان اهمیت بسزایی دارد. خداوند در آیه «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون» به این مطلب تصریح می کند. و در این آینه خواندن نماز را نشانه مومنان نمی شمارد بلکه خشوع در نماز را از ویژگی های آنان شمرده است. اما حضور قلب حقیقتی است که از تمرکز فکر در برنامه های نماز و توجه عمیق انسان به حق پدید می آید، چنانچه در نماز، فکر انسان میدانی برای جولا نگاه غیرحق باشد. نماز میزان و الگو است، هر کس شرایط و آداب آن را به طور شایسته رعایت کند پاداش کامل دریافت می کند. قبولی نماز مشروط به توجه قلبی به سوی خدا و روی گرداندن از غیراوست و نیز قبولی نماز موجب قبولی دیگر اعمال است. از این رو اهمیت حضور قلب و توجه درونی در نماز به خوبی روشن می شود و نیز روشن می گردد که بی توجهی و غفلت از آن موجب خساراتی بزرگ و زیانی جبران ناپذیر است. برای تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز اموری چند باید مورد توجه قرار بگیرد که به علت موارد زیاد به ذکر چند مورد بسنده می شود:1-توجه به عظمت خداوند 2-توسل به اهل بیت (ع) 3-اهمیت دادن به نماز 4-فهمیدن معانی نماز 5-تعیین مکان مخصوص 6- اختصاص وقت مناسب برای نماز و … می باشد. و هم چنین حضور قلب دارای موانعی می باشد. 1-حب دنیا 2-هرزگی خیال 3-وسواس شیطان 4- محیط فاسد 5- خودنمایی 6-بیهودگی و …
کلیدواژه ها: حضور قلب، نماز، خضوع، خشوع.
محقق : مریم معتضدیان
استاد راهنما : سرکار خانم طیبه میر شکاری
استاد داور: سر کار خانم طیبه فلاح زاده
تاریخ دفاع : 10/10/94
امتیاز: خوب
چرا به امام رضا (ع)شمس الشموس مي گويند؟
ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ داراي القاب زيادي هستند، اکثر القاب آنها در روايات آمده که بيشتر اين، القاب از نظر مردم ناشناخته مانده است؛ مثلا امام رضا ـ عليه السلام ـ داراي القاب متعددي هست «رضا، صابر، رضي، وفي و رضا از همه القاب آن حضرت مشهور تر است.[1]
و امّا بعضي از القاب ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ در روايات و منابع تاريخي نيامده، ولي دربین مردم معروف و مشهور هستند.
با توجه به اینکه حيات پر بار و مبارک امام رضا ـ عليه السلام ـ در دوران خلفاي جور عباسي بوده و به خصوص در دوره مأمون، در عصر مأمون مباحث علمي رونق داشت و مأمون به مباحثي علمي توجه خاص داشت و لذا مجالس مناظرات را فراهم مي کردند و از دانشمندان اديان مختلف دعوت مي کردند تابا هم مناظرات علمي داشته باشند. و از امام ـ عليه السلام ـ نيز دعوت مي کرد، و اين مناظرات در منابع تاريخي موجود است.
با توجه به دو نکته فوق ، حکمت ملقب شدن امام رضا ـ عليه السلام ـ به شمس الشموس نيز روشن مي گردد:
اين تعبير در مورد امام رضا ـ عليه السلام ـ در منابع ادعيه و زيارات آمده است، و حضرت را به اين لقب مورد خطاب قرار داده است: «اللهم صلّ و سلّم و زد و بارک علي السيد المعصوم و الأمام المظلوم و الشهيد المسموم و الغريب المضموم و القتيل المحروم، العالم بالعلم المکتوم بدر النجوم شمس الشموس و أنيس النفوس المدفون بارض طوس…».[2]
پروردگارا رحمت و درود خويش زياد و با برکت قرار بده بر سرور پاکان، پيشوای ستمديده، شهيد زهر و غريب زجر ديده و کشته بي نصيب و عالم به غيب، ماه ستارگان، خورشيد خورشيدها و همنشين جان ها کسي که در سرزمين طوس دفن شده است. بايد علت اين که حضرت را لقب شمس الشموس داده اند از اين باب باشد، که وجود مقدس امام ـ عليه السلام ـ از نظر الهي و ديني خورشيد دين و معارف ديني است يعني امام ـ عليه السلام ـ با راهنمايي و روشنگري خويش مردم را به سوي حقيقت و به سوي سعادت ابدي، دلالت مي نمايد. چنان که اين حقيقت در اهداف همه ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ اعتبار شده است. و در مورد ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ نيز تعبير شمس الشموس به کار رفته است، در دعاي ندبه مي خوانيم: «اين الشموس الطالعة، اين الاقمار المنيرة».[3] کجايند خورشيدهاي فروزان، و در مورد حضرت امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ نيز اين تعبير وجود دارد: «شمس الشموس و انيس النفوس» دليلش اين است که وجود مقدس ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ شمس و خورشيد هستند، زيرا ائمه ـ عليهم السلام ـ دليل و هادي مردم به سوي کمالات و فضائل انساني هستند يعني آنچه که جامعه بشري را پر فروغ مي کند و اثر معنوي در حيات انسان ها قرار مي دهند، همان ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ هستند. و اين حقيقت است که ريشه در قرآن کريم دارد که آيه «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا».[4] به وجود مقدس رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تفسير شده است فرمود منظور از شمس شخص حضرت پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است.[5]
درخصوص داده شدن لقب شمس الشموس[6] برای امام رضا (علیه السلام) اگر چه از نظر مردم این لقب معروف است و در زیارت از آن استفاده می کنند،اما از نظر روايات و منابع تاريخي، لقب اختصاصا به آن حضرت داده نشده است، و فقط در مصباح کفعمي اين تعبير آمده است که پيش از اين به آن اشاره شد.علاوه بر اینکه در القاب امام زمان(عج) وزیارت سرداب ذکر شده است[7] ، در میان القاب امیر مومنان(ع) نیز در برخی از منابع ذکر شده است؛[8]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ دائره المعارف تشیع؛رحیمه محبی.
2ـ دانش نامه جهان اسلامزیر نظر حداد عادل.
پاورقي ها:
[1]. عطاردي، عزيز الله، اخبار و آثار امام رضا(ع)، بي جا، ناشر کتابخانه صدر، بي تا، ج1، ص22.
[2]. کفعمي، تقي الدين ابراهيم بن علي، مصباح الکفعمي، بي تا، بي جا، ص711؛ حسيني اصفهاني، عمادالدين، زندگاني حضرت امام علي بن موسي الرضا(ع)، چاپ دوم، بي تا، بي جا، ج2.
[3]. قمي، شيخ عباس، مفاتيح الجنان، قم، انتشارات آيين دانش، چاپ اول، 1384ش، ص872.
[4]. شمس / 1.
[5]. القمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، ناشر دارالکتاب للطباعة و النشر، چاپ سوم، بي تا، ج2، ص424.
[6] . این لقب درباره امام زمان (عج) نیز آمده است درزیارت سرداب مقدس؛رک : بحار الأنوار، المجلسي ، ج99، ص:85
[7] . مجلسی ،همان.
[8]. ابن شهرآشوب؛المناقب،ج3،ص283