گل گل های بوستان خاندان عطرت امشب جفت می شوند
حسن و حسین ،چه شاعرانه زیبایی!سادات جوانان بهشت امشب تکمیل می شود
روزی پیامبر(ص) با جمعی به نماز جماعت ایستاد . در آن زمان حسین (ع) کودک خردسال بود . زمانی که پیامبر (ص) به مسجد رفت حسین (ع) نیز به سوی پیامبر(ص) دوید و بر پشت آن حضرت سوار شد و پاهای خود را حرکت می داد و می گفت : حل حل .[1] زمانی که پیامبر می خواست سر از سجده بر دارد، حسین (ع) را با دستهایش می گرفت و در کنارش بر زمین می نهاد. زمانی که به سجده دوم می رفت ، باز حسین (ع) بر پشت آن حضرت سوار می شد و پاهایش را حرکت داده و همان جمله را ادا می کرد . این منظره چند بار تکرار شد، تا پیامبر (ص) از نماز فارغ گردید .
یک نفر یهودی که شاهد این منظره بود ، نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد:« شما با فرزندان خود به گونه ای رفتار می کنید که در میان ما چنین رفتاری نیست . »
پیامبر (ص) در پاسخ او فرمود : امه لو کنتم تومنون بالله و برسو له لرحمتتم الطبیان.
«آگاه باشید اگر شما ایمان به خدا و رسولش بیاورید، به کودکان مهر و محبت می ورزید .»
همین منظره و سخن، قلب آن یهودی را به اسلام جذب کرد و همان دم مسلمان شد.[2]
در کوچه پس کوچه های مدینه امشب بساط گل ریزان ستاره ها است … امشب ماه از شرم حضور خورشید مدینه، جرات نور افشانی ندارد..امشب حیدر کرار احد و صفین شادمان از به ثمر نشستن درخت زندگی اش است . عرشیان دست افشانی می کنند و زمین به خاطر خاک پا شدن حسین به خود می بالد …حسین (ع) پدر بندگی خدا ،سید الشهدا، نور چشم انبیاء به دنیامی آید…
ای زمین شاد باش و ای آسمان قطرات عشقت را بر زمین روانه کن که امشب فخر عالمین،نور چشم زینبین به دنیا خواهد آمد
“مسلمین عیدتان مبارک”
وقتی به هرکه دل می بندم نا امید می شوم …وقتی به هر که اعتماد می کنم رسوا می شوم …وقتی که ناگهانی بندهای دلم پاره می شود…وقتی در غروب های غم انگیز جمعه دلم می گیرد…وقتی همه پل های پشت سرم را شکسته می بینم …وقتی حتی عزیزترین کسانم مرا نمی بینند وبی پروا می شکنند آیینه محبت و دوست داشتنم را…آنگاه به یاد تو می افتم که گفتی:….