در هفته کتاب و کتابخوانی ، طلاب حوزه علمیه الزهرا به همراه معاون پژوهش این حوزه از نمایشگاه دایمی کتاب در دانشکده علوم قرآنی شیراز و هم چنین نمایشگاه کتاب تخصصی دین در حرم مطهر حضرت شاهچراغ دیدن کردند.
نمایشگاه دانشکده علوم قرآنی شیراز
نمایشگاه تخصصی دینی حرم مطهر شاهچراغ
هاشم می گوید : مردی از امام باقر (ع) در مورد زهد و پارسائی سوال نمود؟ حضرت فرمودند: آگاه باش ! زهد و پارسائی در آیه ای از کتاب خدای متعال آمده است که برای آن چه از دست داده اید متأسف نشوید و به آن چه به شما داده است دل بسته و شادمان نگردید. (- محمد باقر ، مجلسی ،بحارالانوار ، ج67 ، ص 210 ، ح5 .)
*تحلیل سخن امام
امام باقر (ع) در این کلام نورانی ، معنای زهد را نداشتن دلبستگی و تعلق به دنیا و مادیات دانسته اند نه عدم بهره مندی از دنیا . تصور برخی افراد از معنای زهد همواره چنین بوده است که زاهد به معنای کسی است که از دنیا بی بهره بوده و در فقر و تنگ دستی به سر می برد، حال آن که امام در توضیح معنای زهد به حقیقتی عالی تر اشاره نموده اند و آن این که انسان در حال بهره مندی از دنیا به آن وابسته نباشد و در زمان از دست دادن دنیا نیز غمگین نشود . به بیان دیگر طبق سخن امام زهد حالتی روحی است که انسان با به دست آوردن آن در مقابل ثروت و یا فقر دچار تزلزل نشده و صلابت روحی خود را حفظ نموده و تنها به خداوند اتکا می نماید .(برگرفته از تحقیق پایانی سرکار خانم آمنه بازیار)
آثار مثبت توسعه تكليف مداري
تکلیف مداری و شریعت محوری دارای آثار زیادی در حوزه حیت فردی و اجتماعی انسان هاست از جمله آثار تکلیف مداری عبارتند از:
- افزايش اميد به زندگي
- رشد معنوي و معنادار شدن زندگي
- افزايش قدرت تحمّل سختي ها
- افزايش ثبات اجتماعي
- پيوند يافتن با معاد
- حركت در مسير اعتدال و خوش¬بختي
- افزايش اميد به زندگي
در این جا به بررسی دواثر از آثار تکلیف مداری پرداخته خواهد شد.
1. اميدواري، رمز شادكامي و خوش¬بختي است. اگر زمينه هاي موفقيت فراهم باشد، ولي انسان به آينده، خوش بين و اميدوار نباشد، از اين زمينه ها نمي¬تواند بهره ببرد و به خوش¬بختي دست يابد. همچنين اگر زمينه هاي موفقيت مهيّا نباشد، ولي انسان به آينده اميدوار باشد، مي-تواند خوش¬بخت شود؛ زيرا خوش بختي به نگرش مثبت انسان به زندگي بستگي دارد.
انسان تكليف مدار، با توجه به اعتقادش به مبدأ و معاد، آفرينش را بيهوده نمي¬داند و از زندگي، تصويري روشن در ذهن دارد. او مي داند اگر در مسير الهي گام بردارد و از آموزه هاي ديني پيروي كند، افزون بر اينكه در آخرت حياتي سعادت آميز خواهد داشت، در دنيا نيز پروردگار يكتا به او توجه خواهد كرد و به خوش¬بختي دست خواهد يافت. خداوند در قرآن مي¬فرمايد:
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَي وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ. (نحل: 97)
هركه كار شايسته انجام دهد، مرد يا زن مؤمن، او را به حياتي پاك زنده مي داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالي خواهيم داد كه انجام مي دادند.
در كتاب تفسير نمونه ذيل اين آيه شريفه آمده است:
نتيجه اين عمل صالح [و] مولود ايمان در اين جهان، حيات طيبه است، يعني تحقق جامعه اي قرين با آرامش، امنيت، رفاه، صلح، محبت، دوستي و تعاون.1
اين نگرش، زندگي را هدف¬مند مي كند و انسان تكليف مدار و پارسا را نسبت به پي¬آمدهاي خوب آن اميدوار مي سازد. چنين انساني به تحقق وعده هاي الهي اميدوار است. خداوند مي¬فرمايد: «وَعَدَ اللّه ُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الْصَّالِحَاتِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ؛ خداوند به آنان كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، وعده آمرزش و پاداش عظيمي داده است». (مائده: 9)
پروردگار يكتا در جايي ديگر مي فرمايد:
وَعَدَ اللّه ُُُُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُـمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً . (نور: 55)
خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند، وعده مي دهد به يقين، آنان را خلافت بر زمين خواهد داد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان، پسنديده است، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت و ترس آنان را به امنيت و آرامش بدل مي كند.
بدين ترتيب، انساني كه به خداوند و جهان آخرت، باور و به تحقق وعده هاي الهي ايمان دارد و به تكليف عمل مي كند، هرگز نااميد نمي شود. او همواره خوش بين و به آينده اميدوار است، هر چند گرفتاري¬هاي فراواني داشته و رهايي از آنها سخت باشد.
اگر اين نگرش، به باوري عمومي بدل شود، آثار آن چند برابر مي شود؛ زيرا تكليف مداران به كمك يكديگر مي توانند بازدارنده¬ها را برطرف كنند و براي خود و جامعه¬شان آينده اي بهتر پديد آورند و با اطمينان به سوي كمال و خوش¬بختي پيش بروند.
________________________________________
1. ناصر مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1378، چ 21، ج 11، ص 389.
2. رشد معنوي و معنادار شدن زندگي
نزديكي به پروردگار و به دست آوردن خشنودي او سبب رشد انسان مي شود و به زندگي او معنا مي¬بخشد. پيوند با مبدأ هستي و نزديك شدن به آن، ريشه همه پاكي هاست و سبب شكوفايي معنويت مي¬شود؛ زيرا خداوند، سرچشمه هر كمال است. از اين رو، انسان هر اندازه به خداوند نزديك شود، حقايق هستي را بهتر درك مي كند و به صفت¬هاي الهي آراسته مي شود. اين پيوند، به زندگي انسان معنا مي دهد و آن را بانشاط مي سازد. چنين انساني زندگي را بيهوده نمي انگارد و آن را وسيله اي براي نزديكي به خدا و رشد و كمال مي داند.
تكاليف الهي، وسيله اي براي پيوند و نزديكي به خداوند يكتاست. بخشي از اين تكاليف، تكاليف عبادي است كه مستقيم براي همين منظور است. نماز، روزه، خمس و حج از اين جمله به شمار مي آيند. شرط درستي اين تكاليف، قصد قربت و نيت نزديكي به خداوند است. به اين معنا كه انسان بايد آنها را تنها براي رضايت خدا و نزديكي به او انجام دهد. عمل به اين تكاليف سبب مي شود انسان با خداوند پيوسته پيوند داشته باشد و اين گونه به او نزديك شود. از اين رو، عبادت آگاهانه سبب رشد معنوي خواهد شد. به همين دليل، همواره زندگي پرهيزكاران واقعي، سرشار از شادابي و همراه با معنويت است. ديگر تكاليف الهي نيز كه تكاليف غير عبادي¬اند، مي تواند انسان را به خدا نزديك ¬كند. از اين رو، بهتر است اين تكاليف را نيز به قصد قربت و چون خدا دوست دارد، انجام دهد. كسب و كار، ازدواج، مهرورزي به همسر و فرزند، اگر با در نظر داشتن رضايت الهي باشد، انسان را به خدا نزديك مي¬كند. از اين رو، همه تكاليف الهي ـ عبادي يا غير عبادي ـ مي توانند سبب نزديكي انسان به خدا شوند و از اين راه، معنويت رشد يابد. اين در حالي است كه تكاليف و قوانين انساني، چنين توانايي ندارد.
انسان تكليف مدار، هدفي روشن دارد و آينده اي مطمئن فراروي خويش مي بيند. او خوب مي داند با شناخت درست تكاليف الهي و عمل به آنها رشد مي كند و به خداوند نزديك مي شود. اين شناخت¬، به زندگي اش جهت مي دهد و هيچ گاه به پوچي مبتلا نمي شود و به ندرت گرفتار سرگرداني مي شود. نزديكي به خداوند و به دست آوردن رضايت الهي، اصلي ترين هدف انسان پرهيزكار است. راه نزديكي به خداوند را نيز پيامبران الهي و امامان معصوم(ع) به انسان نشان داده اند. در آموزه¬هاي اسلام، همه اعمال، از نظر محبوبيت يا مبغوضيت، حكم روشني دارد. از اين رو، اعمال انسان، وسيله اي براي رشد و نزديكي انسان به پروردگار است. از سويي، عمل به تكاليف الهي، به ويژه اگر با انجام تكاليف غير الزامي همراه باشد،1 سبب رشد فضيلت¬هاي اخلاقي و معنويت مي¬شود و به زندگي انسان پرهيزكار و تكليف مدار، معنا مي بخشد و او را در مسير الهي قرار مي¬دهد. آموزه¬هاي اسلامي، انسان تكليف مدار را به سوي رشد فضيلت هاي اخلاقي، كردار نيك و به دست آوردن كمال راهنمايي مي كند و او را از بيهودگي و ايستايي باز مي دارد.
در اسلام، حتي به لبخندي ساده توجه شده است. امام باقر (ع) در روايتي مي فرمايد:
تَبَسُّمُ المؤمنِ في وَجهِ اَخيهِ حَسَنَةٌ و صَرْفُه القَذي عَنه حَسَنَةٌ و ما عُبِدَ اللّهُ بِمثلِ اِدخالِ السُرورِ علي المُؤمنِ.2
لبخند پارسا در صورت برادر مؤمنش، حسنه به شمار مي¬آيد و رفع گرفتاري از او نيز حسنه است و خداوند به هيچ چيز مانند خشنود كردن مؤمن عبادت نشده است.
پيامبر اسلام دليل برانگيخته شدن خود را اين گونه بيان مي كند: «انّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخلاقِ؛ من براي اين مبعوث شده ام تا مكارم اخلاق را به كمال برسانم.» 3 اينها نمونه هايي از آموزه¬هاي بي شمار اسلام است كه انسان را به سوي كردار نيك و دست¬يابي به فضيلت¬ها فرا مي خواند. اين آموزه¬ها، انسان تكليف مدار را به تلاش وا مي¬دارد و به زندگي او معنا و هدف مي بخشد. انسان وقتي دچار سرگرداني و پوچي مي شود كه هدف و مسيري روشن نداشته باشد. در اين صورت، از بيهودگي، خسته و گرفتار پوچي مي¬شود، ولي انسان تكليف مدار، هدفش مقدس و راه رسيدن به آن برايش مشخص است. از اين رو، با همت و تلاش و ياري پروردگار مي¬تواند به فضايل و كمالات دست يابد و به مقام قرب و لقاي الهي رسد. او هر اندازه در اين مسير بكوشد، مي¬تواند به هدف نزديك شود و به دليل عظمت هدف، راه درازي را بايد بپيمايد. از اين رو، دچار زندگي تكراري و بيهوده نمي شود و همواره به سوي رشد گام برمي دارد. وي از اين راه، بهره¬اي مي برد كه با هيچ بهره¬اي قابل مقايسه نيست.
________________________________________
1. انجام مستحبات و ترك مكروهات.
2. محمد بن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 1411 هـ .ق، ج 12، كتاب الحج، ح 15822.
3. همان، ج 16، كتاب تاريخ نبيّنا صلی الله علیه و آله ، باب 9 (مكارم اخلاقه و …)، ص 210.
. همان، كتاب التجاره، ح 21910.
گاهی برخی روزها و برخی تاریخ ها
تاریخ ساز می شوند و در حافظه بشریت باقی می مانند
ایام و روزهایی که سرنوشت ملت ها در آن تغییر می کند
سیزده آبان هم یکی از آن تاریخ هاست
روزی که جوانان و نوجوانان ایرانی به فرمان ولی فقیه خود
ریشه های استکبار را در ایران عزیزبا تسخیر لانه جاسوسی امریکا می سوزانند
تا برای همیشه تاریخ سند ظلم ستیزی ایرانیان امضا شود
گرامی باد روز سیزده آبان
آنچه امروزه به نام اسلام و به کام داعش و حامیان استکباریش ازاسلام ارائه می شود چیزی جز همان اسلام امریکایی که امام خمینی سالها پیش آن را تقبیح و رد کردند ، نیست .؛ زیرا قرائت امام خمینی و انقلاب اسلامی از اسلام،با قرائت تحمیلی بر ملت های مسلمان منطقه در طول تاریخ تفاوت ماهوی دارد.
اسلام مورد قرائت در ایران اسلامی،استکبار ستیزو دارای عزت کرامت است در3 دهه گذشته که ملت های اسلامی منطقه آثار و نتایج انقلاب اسلامی را دیده اند و درک کرده اند اگر اسلام مورد ترویج ایران را الگوی حرکت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود قرار دهند،هویت از دست رفته خود را بازیافته و باردیگر عزت و شکوه و عظمت اسلامی را به دست خواهند آورد.در بین ملت اسلامی منطقه در کشورهای عراق و لبنان و بحرین ویمن و عربستان شیعیان حضور دارندو علیه حکام جور وطاغوتی و ضداسلام این کشورها موضع دارند ولی اینک بر خلاف آنچه تا کنون بر ملت های منطقه القاشده،مسلمانان علیه حکام طاغوتی و نامشروع خود به قیام دست زده وبا الهام از انقلاب اسلامی برای سرنگونی حکومت های طاغوتیشان تلاش می کنند.
بنابراین تاثیر انقلاب اسلامی بر تحولات منطقه را باید امری مسلم و عمیق دانست.
اما اینکه با وجود اجرای طرح ایران هراسی در کشورهای منطقه و تخریب چهره جمهوری اسلامی توسط رسانه های استکباری و فعالیت ده ها شبکه ضد ایرانی رادیویی و تلویزیونی،اندیشه و افکار انقلاب اسلامی منشاء تحول و حرکت و جنبش در مردم بویژه جوانان کشورهای اسلامی شده است،خودگامی مهم در مسیر اهداف سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی است.حضور فعال دیپلماسی ایران در منطقه و مواضع ضد استکباری مسوولان نظام و مقاومت و ایستادگی ملت ایران در برابر زیاده خواهی های دشمنان و…
دفاع خالصانه انقلاب و رهبری ملت ایران از حق ملت های مظلوم موجب بیداری اسلامی شدکه اینک مردم انقلابی مصر،تونس،بحرین،یمن و لیبی نیز بپاخاسته و رخدادهای جدید را پدید آوردند:
1-انقلاب در اندیشه و اراده ملت های اسلامی خاورمیانه و گرایش اقتصادی و دینی به مقابله با حکام طاغوتی خود.
2-ضدیت با آمریکا و صهیونیسم و انزجار از حکام وابسته آن ها.
3-آزادیخواهی و مردم سالاری خواهی برای مشارکت در تعیین سرنوشت کشور خود.
4-بازگشت به هویت اسلامی و ملی و مستقل خود.
5-جایگزین سازی نظامات سیاسی مردمی و اسلامی مستقل.
بدنبال بروز جرقه انقلاب و قیام در کشورهای اسلامی،غرب و آمریکا دچار شوک سیاسی شده و به سرعت وارد عمل شدند.از اینجا بود که دو مدیریت بر انقلاب ها و خیزش های منطقه به تقابل و نبرد پرداختند،یکی مدیریت غرب و دیگری مدیریت توسط انقلاب اسلامی ایران.غربی ها در اثرابهام و تردید در شناخت وارزیابی هویت این انقلاب ها،دچار دو گانگی در سیاست های خود شدند ولی ایران با درایت و بدون دخالت در امور داخلی این کشورها،ضمن حمایت از خواست و اراده دموکراتیک مردم،همه را به شنیدن صدای انقلاب،فراخواند و سعی کرد هویت این این انقلاب ها را شفاف ترسازدوبا وجود تحلیل های غلط و القائات فریبنده ای که از سوی رسانه های غرب و وابسته به آن ها در کشورهای عربی طرح می شودتا این جنبش ها و تحولات را دست ساز غرب و امریکا نشان دهند و با شبیه سازی در ایران و سوریه این تحلیل را جابیندازند و زمینه دخالت مستقیم در کشورهای منطقه را فراهم سازند،ولی هویت واقعی این انقلاب ها نقشه های آن هارا نقش بر آب ساخت وبه موضع نظامی و مقابله با ملت ها و جنبش ها کشاند،یعنی با دست خود تحلیل ها و القائات قبلی رسانه های غربی را ابطال و ثابت کردند که انقلاب ها و جنبش های پدید آمده به خواست و اراده آنها نبوده بلکه بر خلاف منافع آنها و توسط مردم رخ داده است.
اینک جمهوری اسلامی به عنوان بزرگ ترین حامی جنبش های مردمی منطقه و الهام بخش حرکت انقلابی آن ها در رقابت با غرب در مدیریت وهدایت این انقلاب ها به سوی ایجاد خاورمیانه جدید بدون اسرائیل و آمریکا وحکام وابسته به آن ها با تدبیرو درایت عمل می کند.آنچه آغاز شده حرکتی بطئی وآرام در بعضی کشورها پر هزینه و خسارت است و نباید انتظار داشت که اهداف نهایی آن به سرعت دست یافتنی باشد بلکه به اقتضای شرایط و موقعیت سیاسی،اجتماعی و فرهنگی کشورها باید انتظار پیشرفت داشت.
تحولات منطقه زمينه اي را فراهم نمود تا سران فتنه با تحلیل غلط، شکست دوباره ایی را برای خود رقم بزنند.براساس تحلیل سران فتنه ،تحولات خاورمیانه متاثر از جنبش به اصطلاح سبز می باشد.در حالی که با مقایسه حرکت های انقلابی مردم خاورمیانه و انقلاب اسلامی ایران عیلن می شود.که جنبش سبز در تحولات منطقه هیچ جایگاهی ندارد.
مردم انقلابی خاورمیانه در اقداماتی اعتراض آمیز به دنبال حذف دیکتاتوری پابه میدان مبارزه نهادند،این در حالی است که مردم انقلابی ایران نیز در اعتراض به حاکم دیکتاتور وابسته به ااستکبار فضای مبارزه را ایجاد نمودندتا عرصه را بر استکبار جهانی تنگ کنند. جیمز روبین معاون پیشین وزارت خارجه آمریکا می گوید:"انقلاب سال1357 ایران ناشی از احساسات ضد آمریکایی بود.
اما در رخداد بعد از انتخابات ریاست جمهوری جنبش سبز با فراهم کردن زمینه ایی برای دخالت آمریکا و دیگر مستکبران ماهیت شعار"با دوستان مروت،با دشمنان مدارا” را هویدا کردند و مدارا با دشمنان را به مصاحبه با رسانه های بیگانه و دشمن آرمان های انقلاب اسلامی ایران تفسیر کردند.و حتی بنابر اعترافات ابطحی،مجید انصاری دلیل انتشار بیانیه خود را در سایت قلم نیوز،منتشرشدن سریع آن توسط بی بی سی بیان کردند.
و همچنین برخلاف انقلاب مردمی خاورمیانه و انقلاب اسلامی ایران که لرزه بر پای مستکبران انداخته است و جیمز روبین از انقلاب مصر به عنوان “ترس” یاد می کند،جنبش سبز تا جایی مورد حمایت سران استکبار قرار می گیردکه هیلاری کیلینتون و اوباما از کسانی که در 25 بهمن به خیابان آمدند به طور صریح حمایت می کنند.
از دیگر اقدامات مردم انقلابی خاورمیانه حرکت به سمت اسلام گرایی است و این در حالی است که انقلاب اسلامی ایران بر مبنای اسلام گرایی حرکت خود را آغاز کرد.
لذا با مقایسه های انجام گرفته می توان نتیجه گرفت که تحولات منطقه ،متاثر از انقلاب اسلامی ایران است.ولی سران فتنه با اینچنین تشبیه ها و تحلیل ها هر روز خود را به ممات سیاسی نزدیک تر می کنند.