ماه رمضان هم با همه ی خاطراتش داره کم کم بار و بندیل سفر را جمع می کنه که بره تا سال دیگه
کی هست تا دوباره سال دیگه روی ماهشو ببینه و کی نیست رو فقط خدا میدونه:’(
اما هر چه میگذره با بزرگتر شدن ما آدم ها یه چیزهایی رنگ و بو و خلوصشو از دست میده
هر سال به همدیگر میگیم انگار امسال بوی ماه رمضان نمیاد اما دریغ از اینکه
نه ماه رمضان همان ماه رمضانه فقط این فیتیله معرفت ما هست که پایین کشیده و حالا حالا هم روشن نمیشه
یکی از این معنویت های خوشمزه ماه مبارک سفره های افطاری هست
مادرم میگفت قدیم ها آدم هایی که یه کم دستشونبه دهنشون میرسید
بی ریا یه سفره های ساده ای را تو حیاط های باصفاهای قدیمی می انداختند و همه فقیر و غنی کنار هم با شادی می نشستند و افطار می کردند
بدون هیچ قصد ریا و منافع سیاسی و اقتصادی و….
اما این روزها چی ؟شاید تعداد سفره ها بیشتر و یا رنگین تر باشه اما آیا به همون میزان
با اخلاص و با صفا و به دور از اسراف هم هست؟!!
و…..
با سلام و عرض تهنیت به همگی طلاب گرامی و آرزوی موفقیت در امتحانات
معاونت پژوهش حوزه الزهرا با هماهنگی معاونت آموزش حوزه در نظر دارد از این پس اخبار مربوط به واحد آموزشی حوزه اعم از تاریخ شروع کلاس ها ، زمان انتخاب و حذف واحد، زمان ثبت نام و دیگر اخبار مربوط به حوزه را در این وبلاگ به اطلاع طلاب این مدرسه برساند .
از این پس می توانید با مراجعه به این سایت از اخبار آموزشی نیز مطلع شوید.
صبح دیروز دو کتاب «خاندان امامخمینی به روایت اسناد» و «خاندان امامخمینی (ره)» نوشته محمدجواد مرادینیا در حضور سیدحسن خمینی و سیدرضا صالحیامیری، رییس کتابخانه ملی رونمایی شد؛ دو کتابی که به گفته نویسنده آن اسناد ندیدهای درباره خاندان بنیانگذار جمهوری اسلامی را لابهلای اوراق خود دارد.
این جلسه، کنار همایش شناسایی ابعاد شخصیتی امامخمینی با نیمساعت تاخیر آغاز شد. یادگار و تولیت آستان امامخمینی (ره) را در این مراسم صالحیامیری رییس کتابخانه ملی، محمدعلی انصاری رییس موسسه نشر و تنظیم آثار امام، محمد رجبیدوانی رییس کتابخانه مجلس شورای اسلامی و علی خاتمی همراهی میکردند. در ابتدای این برنامه صالحیامیری بهعنوان میزبان مراسم آن را افتتاح کرد و در مورد ویژگیهای نهضت امامخمینی از جنبه فرهنگی صحبت کرد.
صالحیامیری با اشاره به دو رویه انسجام در هر کشور گفت: «در جامعه ایران پس از انقلاب آنچه در سطح فرهنگی رخ داد، انسجام بر مبنای ارگانیکی بوده است؛ این انسجام، انسجام مبتنی بر اخلاق، هدف، معرفت، کرامت و رضایت است و همه آن را مدیون حضرتامام (ره) هستیم.»
رییس کتابخانه ملی در بخش دیگری از صحبتها با اشاره به ویژگیها و کارکردهای فرهنگ گفت: «ما وجود هویت دینی ایرانی و اسلامیمان را مدیون امام (ره) هستیم چرا که قبل از انقلاب هویت ایرانی مخدوش شده بود. وقتی از سازگاری حرف میزنیم به این معنی است که همه نحلههای فرهنگی و اندیشهها در کنار هم با همزیستی مسالمتآمیز پیش میروند تا اینکه نظام فرهنگی در یک مدار حرکت کند و ما این موضوع را نیز مدیون حضرت امام (ره) هستیم و بر این باوریم که راه نجات کشور تلاش برای بازکردن فضای سیاسی و اجتماعی است تا اینکه در آن همگان امکان حضور داشته باشند. چنانچه شاهد بودیم همه انسانها اعم از مسلمان و غیرمسلمان و شیعه و سنی در زیر چتر امام (ره) با هم سازگاری داشتند.»
او شخصیت دینی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه ایران را مدیون امام راحل دانست و تاکید کرد: «اما هنوز با شناخت واقعی اندیشههای بلند حضرت امام فاصله زیادی داریم. ما نیازمند بازشناسی اندیشه فرهنگی امام(ره) هستیم چرا که اگر امروز به مصیبت عظیمی گرفتار شدهایم و مجموعهای از چالشهای بزرگ جامعه ما را فراگرفته، اعتماد عمومی کمرنگ شده و تظاهر در جامعه روزبهروز افزونتر میشود ناشی از فاصلهگرفتن از اندیشههای حضرت امام(ره) است.
امروز شاهد این هستیم که انسانها با یکدیگر نامهربان و نسبت به یکدیگر کماحساس شدهاند. همچنین روابط میان افراد بر اساس سوددهی و منفعتطلبی تعریف میشود. با وجود همه اینها اصلیترین نیاز جامعه ما در حال حاضر فرهنگ است و احیای فرهنگ بدون احیای اخلاق راه به جایی نمیبرد. هنر امام(ره) زیست اخلاقی بود و جا دارد از امام(ره) بیاموزیم که چگونه چنین زیستی داشته باشیم.»
ناصر مهدوی، قرآنپژوه، یکی دیگر از سخنرانان این برنامه بود
او با اشاره به شخصیت امام در جریان انقلاب گفت: «وقتی انقلاب شد قرار نبود حریم خصوصی افراد اینقدر آسیبپذیر شود. قرار نبود مسوولان به مردم آمارهای دروغین بگویند و همه اینها به خاطر این است که وقتی خرد بمیرد ما جلو نقد را میگیریم. شاه تصور میکرد که اگر مردم خردمندانه و عاقلانه زندگی کنند برایش ضرر میشود. او به حذف مذهب روی آورد و نمیدانست در جامعهای که اخلاق بمیرد آن جامعه محکوم به شکست است.
وقتی مراقبت از خرد ضعیف شود، بداخلاقی در جامعه رواج پیدا میکند، در حالیکه در جامعهای که به نام دین بنا شده نباید اینطور باشد. به گفته این پژوهشگر قرآنی: «وقتی در جامعهای آزادی بیان باشد ولی آزادی بعد از بیان نباشد معلوم نیست چه بلایی بر سر چنین جامعهای خواهد آمد.» او از سیدحسن خمینی خواست تا به نقد و آسیبشناسی انقلاب بپردازد تا اخلاق نمیرد. عقل باید از حصار و انحصار بیرون بیاید و همه انسانها جرات اندیشیدن و سخنگفتن را پیدا کنند.
حجتالاسلام محمود دعایی نیز که بهعنوان یکی از نزدیکان امام صحبت میکرد در این برنامه با ذکر دو خاطره مربوط به شهید چمران و دکتر شریعتی از احتیاط امام(ره) در حفظ حرمت و شخصیت افراد گفت. پیش از رونمایی این دو جلد کتاب، سیدحسن خمینی در سخنانی بسیار کوتاه با تشکر از برگزارکنندگان این مراسم ابراز امیدواری کرد که این راهی برای تداوم چنین جلسههایی باشد. او گفت که صحبتهای زیادی داشت که به دلیل رسیدن به زمان اذان از آن صرفنظر میکند و با دعا برای شهدا و درگذشتگان فرهنگ و حوزه کتاب و کتابخانه ملی و شهید چمران جلسه را ختم کرد.
به نقل از روزنامه شرق
فقط اگر چـــــــــــــــــــــــــــــــمران باشی می توانی
اینگونه عاشــــــــــــــــــــــــــــــــــقانه ادعا کنی که
خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاااااااا
فقط تـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
.
.
.
هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد،
تو او را خراب کردی،
خدایا،
به هر که و به هرچه دل بستم
تو دلم را شکستی،
عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی،
هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم،
در سایه امیدی،
و به خاطر آرزویی،
برای دلم امنیتی به وجود آورم،
تو یکباره همه را برهم زدی،
و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی،
تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خیری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم…
تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم،
و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم…
خدایا ترا بر همه این نعمتها شکر می کنم.”
انتظار پويا وسازنده
از مجموعه آيات و روايات اسلامي استفاده مي شود كه ظهور مهدي موعود(عج) حلقه اي است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل كه به پيروزي نهايي اهل حق منتهي مي شود. سهيم بودن يك فرد در اين سعادت موقوف به اين است كه آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. امامان و رهبران معصوم الهي به طور روشن و صريح با ارائه تصويري مناسب از انتظار، روي برداشت غلط و انحرافي از اين موضوع خط بطلان كشده و براي اين كه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نكند به قسمت مهم و اساسي مفهوم انتظار اشاره كرده اند، كه انتظار عمل است آن هم افضل و بزرگ ترين اعمال.
بنابراين، عده اي كه انتظار را خاموشي و گوشه گيري و اعتزال و مذهب احتراز معرفي كرده و بدين وسيله آن را مورد هجوم قرار داده اند به خطا رفته اند، چون حقيقت انتظار را درك نكرده اند وتيري در تاريكي انداخته اند.
انتظار فرجام نيك جهان، مورد قبول و باور عمومي بيشتر جوامع و ملت هاست و اين بدان سبب است كه گذشته از نويدهاي انتظار انگيزه مذاهب و اديان؛ عدالت، نياز روحي، زيستي و اجتماعي تمام بشريت است. تفاوت بنيادين نگرش پويا كه بن مايه هاي آن را بيش از هر مكتب ديگري در انديشه ناب شيعي و اهل بيتي مي توان سراغ گرفت در اين است كه در تشيع، مهدويت و منجي جهاني، مصداق روشن، شفاف، عيني و قابل دسترسي دارد، امام مهدي در باور شيعي، هر چند غائب، اما زنده و ناظر است. شيعه با او زندگي مي كند، سخن مي گويد، سخن او را مي شنود و او نيز همگان را مي بيند و در پايان هر هفته اعمال شيعيان خود را از نظر مي گذراند و بدين سان انتظار پويا، انتظاري است كه در درون تاريكي ها و سردي ها به دامان فلق چشم دوخته است و سر زدن سپيده و طلوع خورشيد آشنا را بي تا بانه مي پايد.
انتظار پويا يعني در برابر بيداد و ستم، قد بر افراشتن، عدالت را با جان و دل، رفتار و گفتار خواستن، ودست رد بر سينه هر چه سراب، دروغ و فريب و نيرنگ زدن.
انتظار پويا يعني شمشيرها و شهادت ها را پذيرا شدن و ايثار وشهادت طلبي را پاس داشتن وبر روي عدالت، عقلانيت، سعادت و رفاه، و امنيت جهاني، آغوش گشودن و رضاي خاطر محبوب را جستن.
آيا مگر نه چنين است كه هر انسان و موجود زنده اي كه به تداوم حيات خويش مي انديشد و بقاي خود را انتظار دارد، تمامي رفتارها، جهت گيري ها، حركت و سكون هايش را در راستاي اين انتظار عيار مي كند و در جهت متناسب با تداوم و گسترش حيات قرار مي دهد و از هر عمل، رفتار و انديشه اي كه با ادامه حيات وانتظارات حياتي او ناسازگار باشد، به گونه اي آن را در خطر اندازد، ضعيف وكم رمق كند، به شدت پرهيز مي كند؟
انتظار آرمان ها، هدف هاي برتر و والا تر از فرازهاي زندگي مادي نيز داراي چنين ويژگي و جهت گيري است.
بنابراين انتظار كيفيتي روحي است كه موجب به وجود آمدن حالت آمادگي است براي آن چه انتظار دارند، و ضد ياس و ناميدي است. هر چه انتظار بيشتر باشد آمادگي نيز بيشتر است؛ حالت انتظار گاهي به پايه اي مي رسد كه خواب از چشم مي گيرد.
در اين رويكرد انتظار يك فرايند رفتاري است. و تنها يك انديشه و يا ارتباط روحي و معنوي به حساب نمي آيد بلكه عمل و رفتار است. بندگي خدا با نشستن و ديدن سازگاري ندارد. بندگي يعني رفتار موحدانه كه در آن كوشش و تلاش حرف اساسي را ميزند و بدين گونه مي شود كه انتظار فرج عبادت محسوب مي شود. انتظار وقتي رفتار معنا شد، در آن حرکت جلوه گر می شود، انتظار پیشروی می کند و شخص منتظر نظاره گر پدیده ها و حوادث نیست. نه تنها حركت فردي بلكه حركت اجتماعي انتظار را پيش به جلو مي راند و شرايط را به اصل ظهور نزديك مي كند.بنابراين انتظار يك حركت اجتماعي است.
انتظار آن گاه كه به رفتار و حركت پيوند خورد آگاهانه و با تدبير صورت مي پذيرد. كاملا به شرايط زماني آگاهي دارد و مراحل تاريخي را درك مي كند. نقشه هاي دشمن را به خوبي مي شناسد و ميداند كه درهر زمان چگونه رفتاري با دشمن داشته باشد و از چه روشي بهره گيرد. فرد منتظر اهل محاسبه دقيق است و رفتارش را بر مبناي آن انتخاب مي كند. انتظار وقتي فرايند رفتاري و بر اساس حركتي آگاهانه باشد در پي تغيير است، فرد منتظر رسالت بزرگي را بر دوش مي كشد.او بنابر ظرفيت، مسئوليت و امكاناتي كه دارد بايد خود، خانواده، جامعه، منطقه و جهان را براي يك حكومت جهاني آماده سازد و اين زمينه سازي فراهم نمي آيد مگر از مسير تغيير.
انتظار پويا با طاغوت سر آشتي ندارد و اگر زمانه مناسب باشد براي تغيير طاغوت از جان خويش هزينه مي كند و فرياد و جان سپاري را به بهانه فعاليت فرهنگي به كناري وا نمي نهد؛ كه در جامعه آلوده و فرهنگ طاغوتي بايد خانه ضلالت را از بنيان ريشه كن كرد نه اين كه بر در و ديوار آن رنگ جديدي زد.
انتظار يعني درخون خويش غلتيدن و بدون ايجاد تغيير، انتظار ديدن ريختن خون هاي نا حق است كه تنها نام آن انتظار است.
بنابراين انتظار پويا، رفتاري بيروني و حركتي آگاهانه است كه تغيير شرايط را سرلوحه وظايف خود مي داند. پس انتظار سازنده، تحرك بخش و تعهدآور، همان انتظار راستيني است كه در روايات از آن به عنوان با فضيلت ترين عبادت و برترين جهاد امت پيامبر(ص) ياد شده است.
معناي انتظار ظهور مصلح حقيقي و نجات بخش الهي، حضرت مهدي اين نيست كه مسلمانان در وظايف ديني خود دست روي دست گذاشته و در آن چه بر آنان واجب است، مانند ياري حق، زنده كردن قوانين ودستورهاي ديني، جهاد و امر به معروف و نهي از منكر فرو گذاري كنند و به اين اميد كه قائم آل محمد بيايد و كارها را درست كند از آن ها دست بردارند. هر مسلمان موظف است كه خود را به انجام دستورهاي اسلام مكلف بداند و براي شناسايي دين از راه حق و صحيح از هيچ كوششي فرو گذاري نكند و به قدر توانايي خود از امربه معروف و نهي از منكر دست نكشد.
بر اين اساس يك مسلمان نمي تواند به سبب انتظار ظهور از وظايف مسلم و قطعي خود دست بكشد يا كوتاه بيايد.
بنابراين، انتظار ظهور مصلح نه اسقاط تكليف مي كند و نه به تاخير انداختن عمل را مجاز مي داند و سستي در وظايف دين و بي تفاوتي به آن به هيچ وجه جايز نيست.
با توجه به اين امور، به صراحت مي توان گفت كه از بهترين رازهاي نهفته بقاي تشيع، همين روح انتظاري است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش وا مي دارد.
با توجه به مطالب بالا به روشني مي توان اين نوع انتظار را همان انتظار فعال و توانمند دانست.
برگرفته از تحقیق پایانی سرکار خانم زینب فولادی
_________________________________________
-علي اصغر، رضواني، وظايف ما در عصر غيبت، قم، مسجد جمكران، 1386،ص45.
-عبدالحميد،واسطي وديگران، گفتمان هشتم مهدويت، قم، شباب الجنه، ج3، ص230.
-محمدتقي، موسوي اصفهاني، مكيان المكارم، مهدي حائري قزويني، قم، مسجد جمكران، 1382، ج2، ص318.
-عبدالحميد، واسطي و ديگران، همان، ج1، ص430.
-ابي جعفر محمدبن علي بن الحسين، صدوق،كمال الدين و تمام النعمه، ج2،ص304.
-علي اصغر، رضواني، همان، ص44.