تاریخچه پوشش
الف- پوشش و حجاب در اديان پيش از اسلام
اديان الهي از آنجا كه براي تربيت وهدايت بشر تشريع شده اند در بردارنده بهترين وكاملترين دستورها براي تعالي وتكامل انسان هستند. با مطالعه كتب تاريخ اديان و نيز كتب متعدد اديان آسماني وحتي آيين ها مي توان به وجود حجاب وضروري بودن آن نزد اديان پيش از اسلام پي برد. لازم به ذكر است در مواردي از بررسي نوع پوشش مردم يك عصر ونيز هنجارهاي موجود در جامعه مشخص ميشود كه نوع رفتار بومي وعرفي مردم با آنچه دين تشريع نموده هماهنگ است ودراين صورت مي توان رفتارهاي ظاهري مردم را ملاك باورهاي ديني دانست.
1/الف - دين زرتشت
گفته شده دردين زرتشت، پوشاندن صورت معمول نبوده ولي پوشش موي سر وداشتن لباس بلند وشلوار و چادر رايج بوده است. درواقع لباس با كيفيت خاصي براي حجاب زنان دردين زرتشت تشريع نشده وآنچه در متون ديده ميشود رواج لباس بلند، شلوار، چادر يا سدره بوده كه مورد تقرير و تنفيذ قرار گرفته است.
ويل دورانت مي نويسد: «روش عملي زنان زرتشتي و جامعه زرتشتيان، لزوم پوشاندن موي سر در مراسم عبادي وحرمت نگاه به زنان وپند واندرزهاي ديني نشانگر تشريع حجاب در آيين زرتشت است . وي در اي ديگري نيز آورده است كه :
از آنجا كه محل تولد زرتشت ايران بوده اين دين با فرهنگ ايراني عجين شده؛ دردوره داريوش مقام زن ايراني والا بوده است اما پس از او مقام زن، مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پيدا كرد. زنان فقير چون براي كار كردن ناچار از آمد وشد درميان مردم بودند، آزادي خود را حفظ كردند، ولي در مورد زنان ديگر، گوشه نشيني زنان در حال حيض كه برايشان واجب بود رفته رفته امتداد پيدا كرد وسراسر زندگي اجتماعي آنان را فرا گرفت واين امر خود مبناي پرده پوشي درميان مسلمانان به شمار مي رود. زنان در طبقات بالاي اجتماع جرات نداشتند جز درتخت روان روپوش دار از خانه خارج شوند.
گرچه سخن وي در مورد ريشه حجاب در اسلام، پذيرفتني نيست ولي در آن تصوير تاريخي مناسبي از زنان ايران باستان ارائه شده است.
2/ الف دين يهود
دردين يهود وكتابهاي مربوط به اين دين دستورهاي مستقيمي در مورد پوشش وحجاب ديده ميشود وبه وجوب آن تصريح شده است. دراصول اخلاقي تلمود امده است:
اگر زني به نقض قانون يهود بپردازد، چنانكه مثلا بي آنكه چيزي بر سر داشته باشد به ميان مردم رفت وآمد كند يا در شارع عام نخ بريسد يا با هر سنخي از مردان دردل دل كند ويا صدايش آنقدر بلند باشد كه چون در خانه اش تكلم ميكند همسايگانش بتوانند سخنان اورا بشنوند درآن صورت مرد حق دارد بدون پرداخت مهريه زن خود را طلاق دهد.
ازاين قانون يهودي، هم وجوب حيا در رفتار با مردان وسخن گفتن با آنان استخراج ميشود وهم پوشش كامل (سروبدن) واينكه نپوشيدن سر به عنوان نقض قانون محسوب ميشود.
نقش برجسته اي دريك كنيسه يهودي، زناني را نشان مي دهد كه لباس بلندي پوشيده اند وبا پارچه اي موهاي خود را پوشانده اند ونيز در كتاب مقدس شكل هايي وجود دارد كه چهره زنان يهوديه اهل سوريه را به تصوير مي كشد. دراين نقش ها وتصويرها حجاب زنان يهودي را مي توان ديد.
3 الف - دين مسيحيت
درمسيحيت نيز كه استمرار وتداوم احكام دين يهود بود، حجاب به عنوان حكم الهي مطرح بوده است . دراين شريعت معنويت گرا افزون بر پوشش ظاهري، به عفاف وحيا كه نفساني هستند نيز تاكيد شده است.
پولس رسول كه كتاب وتوصيه هاي او در دنياي مسيحيت لازم الاجرا است معتقد است پوشيدگي داراي دو مفهوم جداگانه است؛ احترام مذهبي ومذهب تفاوت جنسي، او معتقد است به همان مقدار كه پوشيده بودن موهاي مردان بي احترامي به پروردگار است، عريان بودن موهاي زنان هم بي حرمتي است . او مي گويد: «شما را زينت ظاهري نباشد، ازبافتن مو ومتحلي شدن به طلا و پوشيدن لباس، بلكه انسانيت باطني قلبي در لباس غير فاسد، روح حليم وآرام است كه نزد خدا گرانبهاست».
بنا به گفته مادام ژان ديولافوآ :
خانم هاي عيسوي در موقع بيرون آمدن از خانه چادري دارند كه «ايزا» نام دارد . اين چادر از ابريشم الوان است كه با مفتولهايي از سيم وزر تزئين شده وسر تا پايشان را مي پوشاند. خانمهاي جوان كلاه بدون لبه چين داري بر سردارند كه زردوزي شده وشرابه هايي دارد، زنان مسن كلاه خود را با پارچه هاي ابريشمي مي پوشانند كه يك گوشه آن برروي پيشاني افتاده است ومادران و دختران همه دامن هاي بلند ونيم تنه مخمل دارند . دركليسا زنان سر را با دستمال ابريشمي بزرگي مي بستند ولباسهاي ابريشمي برتن ميكردند كه به شكل «زدنگ» بلندي بود. لباس آنها روز يكشنبه هميشه آراسته وموزون بود قسمت زيرين صورت را با پارچه سفيد ضخيمي ميپوشاندند واين كار را هنگام خروج از خانه انجام ميدادند ولي به محض اختيار نمودن شوهر مي بايست درخانه نيز اين كار را انجام دهند. روپوشي از چلوار سفيد روي لباس برتن ميكردند كه هنگام رفتن به كوچه وكليسا مورد استفاده قرار مي گرفت.
ب- حجاب و پوشش در اقوام پيش از اسلام
1/ ب - هند
«رسم حجاب يعني پرده نشيني و مستوري وانزواي زنان شوهر دار با ايراني هاو… به هند آمد وازاين رو شمال اين كشور سخت تر ومحكم تر از جنوب بودند شوهران هندي براي حفظ زنان، چنان پرده پوشي را گسترش دادند كه يك زن نجيب ومحترم مي توانست روي خود را فقط به شوهر وپسرانش نشان دهد ودر ملا عام بايد با روبنده وبا سنگيني آمد وشد كند وصورتش را پوشيده دارد ، حتي پزشك معالج اگر مي خواست نبض بيماري را بگيرد زن مي بايست پشت پرده بنشيند.
نهرو مي گويد: زنان شرافتمند ومتشخص ومحترم كشمير را از پوشش مناسبي كه داشتند واينكه سر وبدن آنها كاملا پوشيده بود مي شناختند وزنان فاحشه و كم ارزش جامعه را به واسطه برهنه بودن سر وقسمت هايي ازبدن آنها، دراين كشور پرده وحجاب نشانه موقعيت وامتياز اجتماعي ميباشد.
2/ب- اروپا
ويل دورانت مي گويد: « بالاتر از سرزمين ارمنيان ودركنار درياي سياه “سكاها” بيابانگردي ميكردند آنها مردم وحشي ودرشت اندام قبايل جنگي نيمه مغول ونيمه اروپايي بسيار نيرومندي بودند كه در ارابه به سر مي بردند وزنان خود را سخت در پرده نگاه مي داشتند».
درزمان فيليپ دوم در اسپانيا عفاف وعصمت زنان نه تنها به وسيله مذهب و قانون، بلكه بوسيله شرافت حفظ ميشد،زنان عفيف دور از مردها غذا صرف ميكردند وبندرت همراه آنان در انظار ظاهر ميشدند وهنگامي كه از خانه قدم بيرون مي نهادند دركالسكه هاي دربسته مينشستند.
زنان يوناني حجابي داشتند كه در جزيره “خيوس” تا مدت ها رواج داشته است، اغلب مورخين يوناني از حجاب زنان صحبت كرده اند؛ از جمله نوشته اند كه دختر پادشاه يونان حجاب داشته ومقابل دو چشم او، دو سوراخ وجود داشته براي آنكه چشم ها بتوانند ببينند.
3/ ب - ژاپن
درژاپن مردان وزنان از لباسهاي گشاد وبلند استفاده ميكردند، قبل از دهه 1860 تقريبا همه مردم ژاپن انواع لباس هاي بومي خود را به تن ميكردند، لباس بومي آنها اساسا همان «كيمونو» بود كه عبارت بود از يك پيراهن بلند وگشاد كه روي آن يك كمربند پهن بسته ميشد.
4/ ب - عرب قبل از اسلام
هنگامي كه از عرب عصر جاهلي سخن گفته ميشود نمي توان مردمي جدا از پيكره جامعه موجود آن زمان را تصور نمود بخشي از مردم جاهلي از پيروان آيين يهود بودند ازاين رو پوشش وحجابي متناسب با دين خود داشتند، اما درجاهليت عرب، حجاب وجود نداشته و بوسيله اسلام حجاب دربين اعراب پيدا شده است.
درجريان نبرد خيبر صفيه دختر حُي بن احطب به اسارت مسلمانان درمي آيد وپس از آن افتخار همسري پيامبر (صلي الله عليه وآله) را مي يابد ومي گويد: « درحالي كه برسرم پوششي داشتم مرا نزد رسول خدا بردند».
5/ ب - ايران
درنقش برجسته هايي كه در نينوا يافت شده است چهره ي زنها به ندرت ديده ميشود درحاليكه لباس مردان فراوان به چشم مي خورد به موجب قانوني كه 1200 سال پيش از ميلاد وضع شده بود زنان شوهر دار آشوري درملا عام نقاب به چهره داشتند، تن پوش آزاد مانند تنپوش مصري ها، آشوري ها، رومي ها ويوناني ها نشانه اي از بزرگي وتمدن در آن دوره بوده است وتن پوش چسبان نوعي توهين وبي تمدني تلقي شده است.
دربين النهرين شكل لباس زنان مشابه مردان بود با اين تفاوت كه در لباس آنها از پارچه هاي عريض تر و بلندتري استفاده ميشد.
ويل دورانت مي گويد« تجليلات پوشش در ميان زنان ايراني چنان چشمگير است كه برخي تمدن نگاران وانديشمندان ايران را منبع اصلي ترويج حجاب معرفي كرده اند».
پس از فتح ايران توسط عمر، دختران كسري پادشاه ايران حتي پس از اسارت و عليرغم فريادهاي خليفه وقت عمر، حاضر نشدند روپوش صورت خود را بردارند. زکیه ستودگان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها
ام البنين، كرمانشاهيان، مجموعه مقالات حجاب، مقاله: گرايش به حجاب وبرداشت از آن، شيراز، نويد،1378، ص 312.
- علي، محمدي آشنايي، حجاب در اديان الهي، بي جا، اشراق، 1375، ص 81- 82.
- ويل، دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه: احمد آرام وديگران، تهران، انتشارات علمي وفرهنگي، 1372، ج 6، ص 7.
- همان، ج 1 ، ص 552 .
- همان، ج 3، ص 461.
- مجموعه مقالات حجاب، همان، ص 316.
- كتاب مقدس، ص 277.
- ژان، ديولافوآ، ايوان كلاه شوش، ترجمه علي محمد همايون، تهران،دانشگاه تهران، 1371، ص 60- 62 . ر.ك: مجموعه مقالات حجاب، ام البنين كرمانشاهيان، ص 316.
- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 1، ص 565. / ر. ك: مجموعه مقالات حجاب از ديدگاه اديان، سوسن فولاد فر، شيراز نويد، 1378، ص189.
- جواهر لعل، نهرو، زندگي من، تهران ،اميركبير، 1361، ج 1، ص 41.
- موسسه خيبر، حريم ريحانه 2، بي جا، موسسه فرهنگي خيبر،بي تا، ص 3.
- ويل دورانت، همان، ج 7، ص 67.
- حسن، صدر، حقوق زن در اسلام واروپا، بي جا، سازمان كتاب هاي جيبي، 1342، ص 49.
- سوسن ، فولاد فر، همان، ص 90.
- مرتضي، مطهري، مساله حجاب، تهران، نشر صدرا، 1370، ص 5.
- محمد بن عمر، الواقدي، المغازي، بي جا، دانش اسلامي، 1405ق، ج 2، ص 675.
- موسسه خيبر، همان، ص 13.
- آزيتا، مصباح، پوشاك بين النهرين ومصر باستان، بي جا، نشر انديشه نو، بي تا، ص 84.
- ويل دورانت، همان، ج 2، ص 78.
- موسسه خيبر، همان، ص 11.