در انتظار افطار
15 تیر 1392
شعبان کم کم غروب می کند و
و به آغوش یادها می رود…
باز بوی رمضان در میان کوچه پس کوچه ها ی دل های عاشق می پیچید
و یک نفر منتظر است …
اقاقی ها عجیب روزه سکوت گرفتند
انگاراتفاقی خواهد افتاد
حتما
امسال حتما با سال های دیگر فرق می کند
باید اینطور باشد
وگرنه که بد باختیم
امسال شاید سال موعود باشد
امسال شاید روزه ی غیبت افطار شود
شاید بیاید مسافر غریب و تنهای کوچه پس کوچه های مدینه
غربت نشین بقیع
خدایا منتظرم
در انتظار افطارغیبت
کاش رمضان امسال عید فطرش، عید افطار غیبت باشد
کاش
“متن از: نجمه خاتون”