شرایط صلح امام حسن چه بود؟
با شهادت امام علی علیه السلام، مردم کوفه با فرزند شایسته آن حضرت، امام حسن علیه السلام به خلافت بیعت نمودند. آن امام پس از اندک مدتی که معاویة بن ابی سفیان (فرمانروای شام از طرف دو خلیفه قبلی) از فرمانبری سرباز زد، دستور تجهیز سپاه صادر فرمود. مردم، نخست جوش و خروشی نشان دادند اما به دلایل چندی، حرارت مردم فرو نشست و امام در وضع دشواری قرار گرفت.
دسیسههای حزب امویان، گسیل جاسوسان شام و بدبین نمودن قبایل و مردم نواحی نسبت به سبط پیامبر، استفاده مؤثر از زر و سیم و خریدن بزرگان قبایل و کوفه توسط معاویه و … نهایت اینکه، عدم اطاعت، سست عنصری و تنبلی یاران امام، عرصه را بر آن حضرت تنگ نمود. همان سست عنصری و تنبلی که پدر بزرگوارشان را نیز در تنگنا قرار داده و آن حضرت بارها زبان به انتقاد از یاران خود گشوده بودند:
«… سوگند به خدا دوست دارم معاویه درباره شما با من داد و ستد کند مانند داد و ستد صراف (که یک دینار طلا میدهد و ده درهم نقره میگیرد) او نیز ده نفر از شما را از من بگیرد و یک نفر از لشکریانش را بدهد(1)».
به هر حال امام حسن علیه السلام در چنان وضعی گرفتار شدند که چاره را در صلح با معاویه یافتند. دلایل و براهین صلح امام بسیار آشکار و شفاف است اما متاسفانه عدهای تحلیلهای اشتباهی در مورد صلح امام ارائه مینمایند از جمله به این مورد توجه فرمائید:
«خلیفه جدید (امام حسن علیه السلام) با وجود انتساب به پدر شرافتمند بزرگواری مانند علی علیه السلام مقابل زحمت اداره امور لشگری و یا مخاطره میدان جنگ، بیشتر در حرم به فراغت میگذراند لذا از قوای مهیای چهل هزار تنی، فقط دوازده هزار تن را پیشقراول به حدود جنگی فرستاد و بقیه را در پشت سر در مداین نگاه داشت و خود در همانجا توقف کرده، اوقاتش را در باغها میگذراند و اندیشه داشت از اینکه بخت خویش را در میدان جنگ آزمایش نماید، هنگامی که این خبر دروغ را انتشار دادند، جلودار قشون شکست خورده و از هم متفرق شدند، فورا عراقیهای بیحمیت به اردوی خلیفه ریخته و آن را غارت کردند حتی شخص او را که در نظر داشت مطابق مصالح آنان با معاویه صلح کند، کوشش داشتند که دستگیر کنند . او از این پیشامد، هراسان شده نامهای به عجله دایر بر تسلیم خویش نزد معاویه فرستاد و نوشت که او از خلافت کناره گرفته و مدینه را برای اقامت خود اختیار خواهد نمود …(2)».
باید توجه داشت که صلح، ناخواسته بر امام تحمیل گشت و حضرت جهت حفظ خون اهل بیت عترت و صحابه پاک و اندک شیعیان وفادار و امکان تداوم خط اصیل تشیع و … صلح با معاویه را پذیرفتند. در صورت برخورد نظامی، لشگر متشتت و درهم و برهم عراق در مقابل لشگر مجهز معاویه شکست میخورد و معاویه پیروز شده و به احتمال قریب به یقین، اهل بیت پیامبر و حسنین به اسارت میافتادند . در این صورت معاویه میتوانستبه انتقام قتل دائی، برادر و پدربزرگ خویش به دست امام علی علیه السلام، آن دو امام بزرگوار را به قتل رسانده و ریشه تشیع را قطع کند .
معاویه ضمن ارسال نامهای سفید که مهر کرده بود، از امام حسن علیه السلام درخواست نمود تمام شرایط خود را بنویسد که همه مورد قبول او هست(3) و به نوشته «محمد بن ابی بکر انصاری» ، در کتاب «جوهره» (تالیف به سال 645 ه . ق)، «معاویه همه شروط امام حسن علیه السلام را پذیرفت و نزدیک بود از شادی پر درآورد و پرواز کند (4) » . معاویه همه شروط را با خط خود نوشت و پای آن را مهر کرد و پیمانهای مؤکد و وعدههای محکمی داد که همه آن را معمول دارد . سپس همه رؤسای شام را بر آن گواه گرفت و آنها نیز پای عهدنامه را مهر کردند(5) .
جمع بندی نوشتههای منابع تاریخی در مورد مقررات صلح چنین است:
1. واگذاری خلافت به معاویه به شرطی که به کتاب خدا و سنت پیامبر و روش خلفای شایسته عمل کند .
2 . معاویه حق ندارد برای خود جانشین برگزیند و پس از او خلافت به حسن و بعد از او به حسین باید برسد .
3 . همه مردم در هر رنگ و نژادی که هستند از امنیت کامل برخوردار باشند .
4 . معاویه حق ندارد خود را امیرالمؤمنین بنامد .
5 . در حضور معاویه، اقامه شهادت نشود .
6 . معاویه به امیرمؤمنان علی علیه السلام دشنام ندهد .
7 . حق هر ذیحقی را به او برساند .
8 . شیعیان علی علیه السلام در هرکجا هستند در امان باشند و معاویه متعرض آنها نگردد .
9 . بین فرزندان مقتولینی که در جنگهای جمل و صفین جزء سپاهیان علی بودهاند، یک میلیون درهم تقسیم کند .
10 . موجودی بیتالمال کوفه (یا عراق) را به حسن بن علی بپردازد و هر سال صد هزار درهم (و به قولی یک میلیون درهم) به او بدهد .
11 . هرگز به حسن و برادرش حسین و هیچیک از خاندان پیامبر در آشکار و نهان ستمی نرساند و در امنیت هیچیک از آنان در هیچ منطقهای اخلال نکند(6)
معاویه بعد از به دست آوردن خلافت و قدرت، به هیچ یک از شرایط صلح عمل نکرد . اگر معاویه به این شرایط عمل مینمود، صلح امام حسن علیه السلام عین پیروزی بود و اندک مدتی بعد از صلح خلافت به اصل خود برمیگشت .
درباره صلح امام حسن علیه السلام، علاقمندان میتوانند به کتبی که به صورت مبسوط در مورد صلح امام نوشته شدهاند، مراجعه فرمایند.(7)
1). نهجالبلاغه، فیضالاسلام، خطبه 96 و نیز جهت مطالعه شرح خون دل امام از یاران خود ر . ک: نهجالبلاغه، خطبههای 27، 34، 39، 68، 96، 125، 131، 179، حکمت253 . و نیز کتاب الغارات، محمد ابراهیم ثقفی کوفی، صفحات 13، 14، 22، 124، 125 (ترجمه محمد باقر کمرهای، نشر فرهنگ اسلام، بیتاریخ، بیجا) .
2). تاریخ ایران، سرپرسی سایکس، ج1، ص747 - 748 (ترجمه فخر داعی گیلانی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، چ2، 1363) . مشابه چنین ادعاهای کذبی را میتوانید از قول برخی مورخین مغرض در کتاب «زندگانی حسن بن علی» ، نوشته باقر شریف القرشی، ج2، ص146 تا 148 مطالعه کنید .
3). تاریخ طبری، محمد جریر طبری، ج7، ص2716 (ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران 1352)، الکامل فیالتاریح، ابن اثیر، ج5، ص2020 (ترجمه دکتر محمد حسینی روحانی، انتشارات اساطیر، تهران، چ اول، 1372) تاریخ ابن خلدون، ج1، ص641 (ترجمه عبدالمحمد آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1364)، مقدمه ابن خلدون، ج1، ص507 .
4). جوهره در نسب و شرح احوال علی علیه السلام و آل او، محمد بن ابی بکر انصاری تلمسانی معروف به بری، ص28، (ترجمه دکتر فیروز حریرچی، انتشارات امیر کبیر، تهران، چ اول، 1361) .
5). الامامة و السیاسة، ابن قتیبه دینوری، ج1، ص200، به نقل از: اجتهاد در مقابل نص، علامه سید عبدالحسین شرفالدین، ص486 (ترجمه علی دوانی، انتشارات کتابخانه بزرگ اسلامی، تهران، بیتاریخ) .
6). جمعبندی شرایط صلح از منابع مختلف را در این دو کتاب ملاحظه کنید . «زندگانی تحلیلی پیشوایان ما» ، عادل ادیب، ص 112 - 111 (ترجمه دکتر اسدالله مبشری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چ سوم 1364) زندگانی حسن بن علی، باقر شریف القرشی، ج2، ص 288 - 287 ترجمه فخرالدین حجازی، انتشارات بعثت، تهران، بیتا .
7). از جمله: صلح امام حسن، راضی آل یاسین، ترجمه آیتالله سید علی خامنهای، انتشارات آسیا، تهران، 1345، زندگانی حسن بن علی، باقر شریف القرشی، تشیع در مسیر تاریخ، دکتر سید حسین محمد جعفری، ص 157 تا 206 (ترجمه دکتر سید محمد تقی آیتاللهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، چ چهارم، زمستان 1366) .